وای نگو .ت ی روستا اینجا ی نفر شیشه میکشیده زنش بهش گفته بود میرم گوشت بخرم مهمون داریم مواظب بچمون باش مرده هم رفته بود شیشه کشیده بود بچه رو ب چشم گوسفند دیده بود سرشو بریده بود گذاشته بود یخچال زنش اومده بود گوشت بزاره یخچال پیکر بی جان بچشو دیده بود...توام بزن گوگل بنویس ساواش ارومیه ...ما اون روز جمعه بود رفته بودیم کنار صد اونجا بودیم یهو دیدیم صدا مادرش پدرش داد میزنن ساواش ساواش