من با خونه بابام ۵ ساعت فاصله دارم
از زندگیم راضی نبودم این دفعه که اومدم بیشتر موندم
طلاق میخوام هرچی ک میخوام دوری ازش رو میخوام .. میخوام نبینمش با کاراش کاری کرد دوسش نداشته باشم
اینها بماند حالا دلیلشو نپرسید..
شوهرم زنگ زد بهم گفت یا فردا میای یا هیچ وقت نمیای
بعد ب بابام زنگ زد از من گفت
گفت همش تو گوشیه
خونه رو تمیز نمیکنه
به من چایی نمیده
صبحانه نمیده
(همش گوشی بودنم: بخاطر اینکه زندگیم خوب نیست و تنها و غریبم اونجا دیگه به گوشی عادت کردم از تنهایی ..اونم تنهام میزاره)
خونه تمیز نمیکنه؟همیشه خونمون تمیزه ولی خب مثل مامانش عمقی تمیز نمیکنم و نتیجه حرفا و دخالتهای مامانشه این حرف
همیشه خونه مرتبه اما خب مثلا همیشه پشت کابینت ها دستمال نمیکشم همیشه پنجره رو پاک نمیکنم
به من چایی نمیده : بار ها شده گفتم برم بیارم یا خودم اوردم خوردم اون خودش نخورده ! یا گفته صبحانه نمیخوام منم رفتم نشستم
چون خودش توی مغازه هم یخچال داره هم چایی ساز
میگه من خیلی از تو بهترم قصد نداره اصلا خودشو درست کنه و هیچی پیدا نکرده گیر داده ب گوشیو چایی من