انجا یک قهوه خانه بود ٫اما ننشستم به نوشیدن دوتا استکان چای چرا ؟دنیا خراب می شد اگر دقایقی آنجا می نشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم ؟ عجله٫٫همیشه عجله !!!!کدام گوری میخواستم بروم؟من به بهانه رسیدن به زندگی ٫همیشه زندگی را کشته ام
من ۲تا پسر داشتم بعد مثل شما تو بارداری بعدیم همچین حسی داشتم که بدونم چیه. هم تقویم چینی هم از این نخ و سوزنها که رو دست نگه میدارن همه چی دختر بود ولی رفتم سونو تو ۱۳هفتگی پسر شد. اونم ۲تا پسر دیگه