2733
2734

اصلا نمیتونم حسمو بگم 

کسی ک ۲۳ سال باهاش زندگی کردم 

و میتونم بگم اندازه ی مادرم برام عزیز بود شایدم بیشتر 

خیلییییی خیلیییییی سخته دیدن جای خالیش 

وسایلاش توخونه اس چادر نمازش مهرش روسریش کفشاش...

دلم داره میترکه از غم دوریش 

چقدر حواسش بهم بود تا یکم غصه داشتم غصه دار میشد 

چقدر جای خالیش عذاب میده ادمو 

برای شادی روحش ی صلوات بفرستین ممنونم 

از ی جایی ب بعد آدم هم عاقل میشه هم مهر و محبتش روجا اینکه  پای آدما حروم کنه نثار پای گربه،سگ ها و گلدوناش میکنه.بدون توقع و ب دور از هر آسیبی 

خدا رحمتشون کنه 😢❤️

با دوست پسراتون میرید مسافرت؟ من یبار بابام فهمید با دوست پسرم تلفنی حرف میزنم با نیسان از روش رد شد بعد من و با اسید غسل داد الان پوست ندارم   

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
آخی خدا رحمتش کنه. همون مادربزرگت که ازش گل میگرفتی؟ خدا بهتون صبر بده 

ن اون نه این مادربزرگم با پدرم اینا زندگی میکرد حالم خیلی بده 

از ی جایی ب بعد آدم هم عاقل میشه هم مهر و محبتش روجا اینکه  پای آدما حروم کنه نثار پای گربه،سگ ها و گلدوناش میکنه.بدون توقع و ب دور از هر آسیبی 
2738
دیگه روال زندگی همینه باید باهاش کنار اومد    

خیلیییییییی سخته برام 

با پدرم اینا زندگی میکرد بی نهایت هم همدیگه رو دوست داشتیم عین مادرم شاید در برخی موارد دلسوزتر از مادرم

هرجای خونه رو نگاه میکنم هست وسایلاش قرصاس حرفاش حرکتاش ... عجیبه ولی ی سنگ سنگین رو سینه ام حس میکنم

از ی جایی ب بعد آدم هم عاقل میشه هم مهر و محبتش روجا اینکه  پای آدما حروم کنه نثار پای گربه،سگ ها و گلدوناش میکنه.بدون توقع و ب دور از هر آسیبی 
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز