با همسرم تو ماشین بودیم یه جای خلوت پارک کرد بره عابربانک.بعد من آینه تاشو جلوی ماشین سمت خودم اوردم پایین خودمو نگاه کنم.یهو دیدم یه زن صندلی عقب نشسته داره بهم لبخند میزنه.اینه رو زدم بالا یه جیغی کشیدم اومدم پایین شوهرمو صدا کردم از ترس تو ماشین نگاه نمیکردم.شوهرم سراسیمه اومد سمتم گفت وای کسی نیس چرا اینجور شدی با ترس و لرز رفتیم سمت ماشین.شوهرم در رو باز کرد دید بعللله پلاستیک خرید عکس یه دخترخانم با روسری بود.عکسش افتاده بود تو اینه من فکر کردم یکی عقب نشسته.هنوز یادم میاد میترسم ولی خندمم میگیره
کاربریcold in the kindom اقاست.حواستون رو جمع کنین.صدای زنانه میفرسته منحرفتون کنه.عکسا رو جمع اوری میکنه.