2733
2734
عنوان

پدرشوهرم دلمو شکوند

198 بازدید | 9 پست

امشب شام دعوت بودیم خونشون سفره ی شامو ک جمع کردم ب مادرشوهرم گفتم ظرفارو بشورم گفت ن 

چون باردارم نمیزاره کارکنم 

بعد نشسته بودم با مادرشوهرم 

پدر شوهرم اومد گفت ظرفا تو سینگه بعد گوشی گرفته دستش منو میگفت 

کلی هم یواش یواش غر زد 

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

اخی عزیزم منم همینطورم دلمو یه بار شکوند بدجورم . ولی ادم تو بارداری حساستر از قبلم میشه و به حمایت اطرافیان نیاز داره ولی متاسفانه همه که نمیفهمن و بی شعور دور وبر ادم زیاد هست

2731
اخی عزیزم منم همینطورم دلمو یه بار شکوند بدجورم . ولی ادم تو بارداری حساستر از قبلم میشه و به حمایت ...

قبل من مادر شوهرم ناراحت شد بهشم گفت 

گفت توچیکارداری ب کارای زنا چرا دخالت میکنی 

2738

مال ما برعکسه پدرشوهر دوس دارتمون

شاید آن روز ک سهراب نوشت تا شقایق هست زندگی باید کرد خبر از دل پررنج گل یاس نداشت باید اینگونه نوشت چه گل شقایق و میخک و یاس زندگی اجباریست
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز