من جفت بچه هامو بهمن از شیر گرفتم
برا همین تجربه گرما ندارم
پسر من خیلی بد قلق بود شبا هیچ نمیذاشت بخوابم
منم یه باره صبر زرد زدم و بهش گفتم می می اخ شده
یه بار دهن زد دید تلخه دیگه نخورد
ولی تا ۷شب نصفه شبا بهش شیر میدادم که هم اروم شه هم سینه هام خالی شه
بعدش دیگه عادت کرد
به زور بهش غذا بده
بچه به میل خودش باشه که هیچی نمیخوره
پسره من عاشقه سگ هس میبرمش پشت پنجره میگم هاپو اومد
هی الکی سرگرمش میکنم تا غذا بخوره