به دخترم قول داده بودم عیدی هاش رو براش اسباب بازی بخرم جای خاصی هم نرفتیم فقط خونه مامان باباها و خاله و عمه دخترم هم خونه مادرهامون بودن همون جا عیدی هاش رو گرفت خلاصه یه مبلغی جمع شد منم عیدی هاش زو توی یه زیپ کوچیک تو کیف خودم گذاشته بودم تا اینکه امروز گفتم دخترم برو کیف مامان رو بیار عیدی ها رو برداریم بریم اسباب بازی بخریم ،اما دیدم پولا نیست ،،، هر چقدر گشتم پیدا نکردم همه جا رو زور و رو کردم اما نبود که نبود فقط دخترم میگفت روز اول که یکی از فامیل های مامانم اومده بودن عیدی دیدنی خونه مامانم اینا دخترم میره سراغ کیف من و به بچه اونا عیدی هاش رو مشون میده بعدش میگفت یادم نمیاد چی شده ( دخترم ۶ سالشه )
خلاصه منم گفتم لابد داده به اون اونم بچه بوده گذاشته کیفش چون بچه باهاش کیف همراه داشت تا اینو به مامانم گفتم مامانم کلی ناراحت شد .... بعد شروع کرد دفاع کردن منم گفتم مامان من که چیزی نگفتم گفتم شاید بچن مثلا بازی کردن پول هاشونو دادن به هم اما مامانم هر چی خواست بهم گفت منم گفتم اصلا تنها نفر همون بچه فامیلته معلومه کار خودشه ...و دعوامون الکی الکی بالا گرفت منم زدم بیزون اومدم خونه پدرشوهرم تا رسیدم اینجا زنگ زدن پول ها پیدا شده 😐