2737
2734
عنوان

Intimate azin(دوست صمیمی آذین)

| مشاهده متن کامل بحث + 124782 بازدید | 38138 پست
سلام من خوبم شما چطوری الینا تبش اومد پایین.؟

اره اومد خدا رو شکر باید سرساعت  بدم ساعت دو استامینوفن بدم ساعت پنج هم پروفن چون یکدفعه تبش میره بالا 

یه روزی برای اینکه جا نزدی از خودت تشکر میکنی.
فردا هم میبرمش دکتر  امینم بعدازظهر میاد  ظهر باید ببرمش دکتر دکترش ظهر هست

حواست بهش باشه با اب ولرم پاشویه ش کن 

 سلام!حال همه‌ی ما خوب است ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گويندبا اين همه عمری اگر باقی بودطوری از کنارِ زندگی می‌گذرم که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد ونه اين دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!تا يادم نرفته است بنويسم حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بودمی‌دانم هميشه حياط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نيامدن است اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی ببين انعکاس تبسم روياشبيه شمايل شقايق نيست!راستی خبرت بدهم خواب ديده‌ام خانه‌ئی خريده‌ام بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌ديوار … هی بخند!بی‌پرده بگويمت چيزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شدفردا را به فا💖ل نيک خواهم گرفت دارد همين لحظه يک فوج کبوتر سپيداز فرازِ کوچه‌ی ما می‌گذردباد بوی نامهای کسان من می‌دهديادت می‌آيد رفته بودیخبر از آرامش آسمان بياوری!؟نه ری‌را جان نامه‌ام بايد کوتاه باشدساده باشدبی حرفی از ابهام و آينه،از نو برايت می‌نويسم حال همه‌ی ما خوب است اما تو باور نکن           

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

تبش بدون علامته فقط تب داره 

این دفعه صداش یه ذره گرفته اونک احتمال میدم به خاطر اینکه گریه کرد که پاشویه اش نکنم 

یه روزی برای اینکه جا نزدی از خودت تشکر میکنی.
2728
اره اومد خدا رو شکر باید سرساعت  بدم ساعت دو استامینوفن بدم ساعت پنج هم پروفن چون یکدفعه تبش می ...

احتمالا ویروسه وای امیرعلی یسری گلوش عفونت داشت تبش تا ۴۰درجه میرفت دو هفته نمیتونست صحبت کنه

 سلام!حال همه‌ی ما خوب است ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گويندبا اين همه عمری اگر باقی بودطوری از کنارِ زندگی می‌گذرم که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد ونه اين دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!تا يادم نرفته است بنويسم حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بودمی‌دانم هميشه حياط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نيامدن است اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی ببين انعکاس تبسم روياشبيه شمايل شقايق نيست!راستی خبرت بدهم خواب ديده‌ام خانه‌ئی خريده‌ام بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌ديوار … هی بخند!بی‌پرده بگويمت چيزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شدفردا را به فا💖ل نيک خواهم گرفت دارد همين لحظه يک فوج کبوتر سپيداز فرازِ کوچه‌ی ما می‌گذردباد بوی نامهای کسان من می‌دهديادت می‌آيد رفته بودیخبر از آرامش آسمان بياوری!؟نه ری‌را جان نامه‌ام بايد کوتاه باشدساده باشدبی حرفی از ابهام و آينه،از نو برايت می‌نويسم حال همه‌ی ما خوب است اما تو باور نکن           
احتمالا ویروسه وای امیرعلی یسری گلوش عفونت داشت تبش تا ۴۰درجه میرفت دو هفته نمیتونست صحبت کنه

وای نگو  خدا رو شکر که خوب شد م یضی بوه بده 

الینا هم یه سری تا 39.8 بود پایینم هم نمیومد پیر شدم گریه میکردم زنگ میزدم دکترش 


یه روزی برای اینکه جا نزدی از خودت تشکر میکنی.
اره با تب ولرم واشویه میکردم سرکه سیبم بهش اضافه میکردم 

خوبه معلومه حرفه ای هستی گوشی را یساعته تنظیم کن  خودتم یکم استراحت کن

 سلام!حال همه‌ی ما خوب است ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گويندبا اين همه عمری اگر باقی بودطوری از کنارِ زندگی می‌گذرم که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد ونه اين دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!تا يادم نرفته است بنويسم حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بودمی‌دانم هميشه حياط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نيامدن است اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی ببين انعکاس تبسم روياشبيه شمايل شقايق نيست!راستی خبرت بدهم خواب ديده‌ام خانه‌ئی خريده‌ام بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌ديوار … هی بخند!بی‌پرده بگويمت چيزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شدفردا را به فا💖ل نيک خواهم گرفت دارد همين لحظه يک فوج کبوتر سپيداز فرازِ کوچه‌ی ما می‌گذردباد بوی نامهای کسان من می‌دهديادت می‌آيد رفته بودیخبر از آرامش آسمان بياوری!؟نه ری‌را جان نامه‌ام بايد کوتاه باشدساده باشدبی حرفی از ابهام و آينه،از نو برايت می‌نويسم حال همه‌ی ما خوب است اما تو باور نکن           
2738
مثلا امروز اومدم خونه که سهم بررسی کنم فردا بخرم از ضررهام کم بشه انگار قسمت نیست 

فدا سرت بورس همیشه هست

 سلام!حال همه‌ی ما خوب است ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گويندبا اين همه عمری اگر باقی بودطوری از کنارِ زندگی می‌گذرم که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد ونه اين دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!تا يادم نرفته است بنويسم حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بودمی‌دانم هميشه حياط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نيامدن است اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی ببين انعکاس تبسم روياشبيه شمايل شقايق نيست!راستی خبرت بدهم خواب ديده‌ام خانه‌ئی خريده‌ام بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌ديوار … هی بخند!بی‌پرده بگويمت چيزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شدفردا را به فا💖ل نيک خواهم گرفت دارد همين لحظه يک فوج کبوتر سپيداز فرازِ کوچه‌ی ما می‌گذردباد بوی نامهای کسان من می‌دهديادت می‌آيد رفته بودیخبر از آرامش آسمان بياوری!؟نه ری‌را جان نامه‌ام بايد کوتاه باشدساده باشدبی حرفی از ابهام و آينه،از نو برايت می‌نويسم حال همه‌ی ما خوب است اما تو باور نکن           
خوبه معلومه حرفه ای هستی گوشی را یساعته تنظیم کن  خودتم یکم استراحت کن

اره عزیزم نو این دوماه سه بار الینا تب کرد دقیق دوهفته پیش بردمش دکتر سه شنبه

یه روزی برای اینکه جا نزدی از خودت تشکر میکنی.
خوبه معلومه حرفه ای هستی گوشی را یساعته تنظیم کن  خودتم یکم استراحت کن

خوابم نمیبره گشنه امه فقط ناهار خوردم چون الینا خورد غذا 

شام تخورد منم میلم نمیکشه 

الان هم قهوه خوردم که خوابم نمیبره 

یه روزی برای اینکه جا نزدی از خودت تشکر میکنی.
وای نگو  خدا رو شکر که خوب شد م یضی بوه بده  الینا هم یه سری تا 39.8 بود پایینم هم نمیومد ...

امان از مریضی بچه ها آدم پیر میشه

 سلام!حال همه‌ی ما خوب است ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گويندبا اين همه عمری اگر باقی بودطوری از کنارِ زندگی می‌گذرم که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد ونه اين دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!تا يادم نرفته است بنويسم حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بودمی‌دانم هميشه حياط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نيامدن است اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی ببين انعکاس تبسم روياشبيه شمايل شقايق نيست!راستی خبرت بدهم خواب ديده‌ام خانه‌ئی خريده‌ام بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌ديوار … هی بخند!بی‌پرده بگويمت چيزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شدفردا را به فا💖ل نيک خواهم گرفت دارد همين لحظه يک فوج کبوتر سپيداز فرازِ کوچه‌ی ما می‌گذردباد بوی نامهای کسان من می‌دهديادت می‌آيد رفته بودیخبر از آرامش آسمان بياوری!؟نه ری‌را جان نامه‌ام بايد کوتاه باشدساده باشدبی حرفی از ابهام و آينه،از نو برايت می‌نويسم حال همه‌ی ما خوب است اما تو باور نکن           
خوابم نمیبره گشنه امه فقط ناهار خوردم چون الینا خورد غذا  شام تخورد منم میلم نمیکشه  الا ...

یه چیز سبک فرنی یا حریره آماده کن بیدار شد بهش بده ضعف نکنه معده شم خالی نباشه 

 سلام!حال همه‌ی ما خوب است ملالی نيست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خيالی دور،که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گويندبا اين همه عمری اگر باقی بودطوری از کنارِ زندگی می‌گذرم که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد ونه اين دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!تا يادم نرفته است بنويسم حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بودمی‌دانم هميشه حياط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نيامدن است اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی ببين انعکاس تبسم روياشبيه شمايل شقايق نيست!راستی خبرت بدهم خواب ديده‌ام خانه‌ئی خريده‌ام بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌ديوار … هی بخند!بی‌پرده بگويمت چيزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شدفردا را به فا💖ل نيک خواهم گرفت دارد همين لحظه يک فوج کبوتر سپيداز فرازِ کوچه‌ی ما می‌گذردباد بوی نامهای کسان من می‌دهديادت می‌آيد رفته بودیخبر از آرامش آسمان بياوری!؟نه ری‌را جان نامه‌ام بايد کوتاه باشدساده باشدبی حرفی از ابهام و آينه،از نو برايت می‌نويسم حال همه‌ی ما خوب است اما تو باور نکن           
2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز