عمو تهرونمون دیگ شیری شدع دلم ع مردم شیری پرع رفتارشون همع شیری طورع یکی میخاد اعصابمو شیری کنع انها ب من خندیدن چون متفاوت بودم من ب انها خندیدم چون همع مث هم بودن من حقیقتا رو میگم ب من چ حقیقتا تو جامع فحشع تنهایی عشقع وقتی خودمو دارم بقیع رو میخام چیکار? بعضی چیزا از بیرون سفیدع از درون سیا بعضیا يه جوري اصرار دارن که بايد بچشون پسر بشه، انگار سلسلهی پادشاهيش بدون پسر منقرض ميشه
بس دعاها که خلاف است و هلاک... کز کرم می نشنود یزدان پاک... شکر ایزد کن دعا مردود شد.. ما زیان پنداشتیم ان سود شد.. مصلح است و مصلحت را داند او.. آن دعا را باز می گرداند او...لینک تاپیک چالش ناشناس جدید من