منم بخاطر حرفهای چرت و پرت و نظرهای ادمهایی که فقط زندگی ادمو خراب میکنن فقط اعصاب ادمو خورد میکنن از مجردی تاالان ارتباطم خیلی کم بود و هست علاقه ای به رفت و امد ندارم بنظرم در صورتی میتونی تو جامعه دووم بیاری که عین خودشون برخورد کنی من اصلا تحمل کوچکترین حرف ادمها رو ندارم بخاطر همین هم زمانی که مجرد بودم هم الان اصلا علاقه ای به اجتماع و ادمها ندارم تو خونه خودم با شوهرم و بچم خوشم . حتی با خونوادم هم بهم خوش نمی گذره باور کنین من کرونا رو بهونه کردم خونه کسی نمیرم تا ادمها رو کمتر ببینم و کمتر آزارم بدن اطرافیانم همه عصبی و پرخاشگر و زبون درشتن . همیشه درحال دعوا و کدورتن. ولی من از همه دوری میکنم اصلا نمیتونم جمع رو تحمل کنم
فرهنگ غلط عرب
تویه روستای کوچیک بدنیااومدم امافکرم بااین روستامطابقت نداره توشهرازدواج کردم وخیلی زودازحرف مردم ناراحت میشم
پیرزنه بدون اینک دربزنه اومدتوب مادرم میگه عجله نکن فعلانمیخادبه ی پیرمردبدیش
مادرمم خنگه هیچی بش نگف
اخه من چیکارکنم
من تعجب میکنم خیلیا از اطرافیانشون ضربه میخورن و دعوا و کدورت بینشون هست ولی بازم ارتباط دارن اطرافیان هیچوقت خوشی ادمو نمیخوان ببینن من حتی متوجه شدم خونوادم هم آرامش منو نمیخوان همین باعث شده از همه فرار میکنم علاقه ای به ارتباط ندارم تنهایی بهتر از صدتا حرف که دل ادمو چنگ میزنه
مشکل اینه تویه روستای کوچیک زندگی میکنم ک همه افکارشون محدودوسنتی هست..
وب شهری ک توش ازدواج کرده بودم خیلی وابستم
ازپدرم ک خیلی سختگیرشده نسبت ب من متنفرم چون حس بزرگی دارم ک ممکنه براازدواج دومم باسلیقه ی خودش کسیوانتخاب کنه ک من نمیخام اینجارسم وسوم اینوندارن ک یه مدتی برای اشنایی دوطرف درنظربگیرن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
51 ثانیه پیش
53 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
