قبلا تو تاپیکام گفتم که مامانم اصلا مهر مادری نداره ، حسوده ، بددله، نیتش خرابه !
همیشه از خوشیها و موفقیت ما بچه هاش ناراحت میشه ، بخدا قسم
دوست داره همه زیر دست و تحت سلطش باشن ، زور بگه ، له کنه ، دوبهم زنی میکنه بین خواهر برادر و پدر و اولاد ، همه رو تو چشم هم بد میکنه تا فقط خودش آدم خوبه باشه ، خلاصه....
میدونه رابطه ی جنسی منو شوهرم مشکل داره ، یه بار دلم پر شد ، نشستم به درد دل که شوهرم سالی یه بارم دست بهم نمیزنه ، بجای کمک رفت به برادرم گفت !
الانم تو هفتاد سالگی هر بار منو میبینه ، میگه بابات هر روز ازم رابطه میخواد، رابطه ی تو و شوهرت چجوره ؟!
اصلا خوشحال میشه وقتی میبینه آدم مشکل داره و درگیره !