من اون دوران دانشجویی اره داشتم همچینموردی ازدواج کرد همش میگفتم خوشبحال زنش همش گریه و افسرده شده بودم بعد دو سه سال دیگه این دوباره منو دید و شماره دادحرف ک زدم گفتم مگه ازدواج نکردی گف نه جورنشددرحالیکه منبع موثق داشتم ک دروغ میگف،بعد پیشنهاد سک س داد ازونموقع کلاازچشمم افتاد گفتم خداروشکر ک شوهرم نشد
وقتی اونو انتخاب میکنه باید بفهمیم که انتخابش من نبودم پس چه پیگیرش باشم چه نباشم فرقی نمیکنه و اینکه من خط قرمز دارم اونم اینه ک هیچ وق ب مرد متاهل حتی اگر عشقم باشه فک نکنم.عشق و منطق در کنار هم خوبه وگرن فقط عشق به تنهایی ادمو نابود میکنه گلم