2726

چند شب پیش جاریم اومد خونمون بحث خونه شد گفت خونه تو که هزار تومن نمی ارزه چیه اینجا نشستی توی زیر زمین من خودم خونه ام و دوست‌داشتم از وقتی این زنیکه اینطوری گفت به شوهرم میگم پاشو بریم یجا دیگه تا دهن این بسته شه😭خیلی دلم شکست 

بگو این که خونه اس! تو چی ک ی قرونم نمیرزی😒

💗میشه اسم خوشگل موشگل برای دخترم پیشنهاد بدین؟🌸 😍🙏🏻  خودم نظرم رو آنیسا، آوینا، آنیا و کمی نیکا هست اما شوهرم میگه بارانا🤔 کدوم بهتره!؟ چقد تصمیم گرفتن سخته🥴

باید میگفتی خونه تو می ارزه خوبه 🤣🤣🤣🤣

دنبال شادی هستی؟؟؟ ،خودت تلاش کن 😋😋مسلط به زبان انگلیسی و مدرس آموزشگاه 😋کلاس خواستید میتونید تو واتساپ ازم بپرسید(مخصوصا برای کنکور ) 🤗🤗🤗هزینش مهم نیست با خودتون .🤗🤗درباره نحوه رانندگی هم این جا هر سوالی بپرسید پاسخ میدم 💝💝


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

میخواستی بگی اینکه خوبه شعور تو 100 ریالم نمی ارزه

👇❤دو تا بچه بودن توی شکم مادر.اولی  میگه تو به زندگی بعد زایمان اعتقاد داری؟ دومی: آره حتما. یه جایی هست که میتونیم راه بریم شاید با دهن چیزی بخوریم. اولی: امکان نداره. ما با جفت تعذیه می شیم. طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه. اصلا اگه دنیای دیگه هم هست چرا کسی تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشونه بده. دومی: شاید مادرمونم ببینیم. ولی مگه تو به مامان اعتقاد داری؟ اگه هست پس چرا نمی بینیمش؟ دومی: به نظرم مامان همه جا هست. دور تا دورمونه. اولی: من مامانو نمی بینم پس وجود نداره. دومی: اگه ساکت ساکت باشی صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی حضورشو حس می کنی.مثل دنياي امروز ما و خدايي كه همين نزديكيست😍...........
2728

میگفتی حداقل من ک خونم هزار تومن نمی ارزه تو باید بکوبی از اول بسازی منتها ن خونتو.. خودتو ایکبیری

باز شوهر بی بهانه با ادایی کودکانه هیکل چون استوانه میکند غر غر به خانه یادم آید روز اول گردنش گج. دست و پا شل پیش بابا موش میشد سر خیش تا گوش می شد دختری افتاده بودم مهربان و ساده بودم نرم و نازک شاد و چابک چشمهایم همچوو آهو عطر موهایم چو شب بو می شنیدم از لب او : حرفهایی همچو جادو : من غلام خانه زادت جان دهم هر دم به یادت گر نیایی خانه ی من میگریزد روحم از تن بعد از آن گفتار زیبا خام گشتم من همانجا 😄 شد به پا جشن عروسی کیک و شام ودیده بوسی بعد از آن دیگر ندیدم هرگز آن اوقات بی غم قسمتم یک مرد جاانی اندکی لوس و روانی بی اراده همچو یابو پر خور و مغرور و پر رو هرکه کرد این دوره شوهر خاک بر سر گشت و حیران شد پشیمان شد پشیمان شد پشیمان 😂😂                     

ولش کن بابا 

چه ادمایی پیدا میشنا

تو اونو داری به هدفش میرسونی میخواست بینتون اختلاف ایجاد کنه

زن عشق زايد و تو برايش نام انتخاب می‌كنی، او درد می‌كشد و تو نگران از اينكه بچه دختر نباشد! او بی خوابی می‌کشد و تو خواب حوريان بهشت می‌بينی، او مادر می‌شود و همه جا می‌پرسند نامِ پدر!
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز