2726

سلام بچه ها...خاستم تجربه ی خودم رو براتون بگم ب امید اینکه خطاهای من رو کسی دچار نشه...ما با عموم اینا تو دوشهر متفاوت زندگی میکردیم وقتی هفت سالم بود یه روز به قصد سرزنی رفتیم خونشون...عموم یه پسر کوچیک داشت ک ازم کوچیک تربود...خانواده ی ما و عموم اینا خیلی باهم خوبن و مامان و زن عموم مث خواهر میمونن براهم...یه روز زن عموم بهم پول داد برم از سوپری دم محلشون خوراکی بخرم...فاصله ی زیادی نبود،و من رفتم...از همون لحظه ک وارد مغازه شدم و چشمم به پسره افتاد چون من خیلی خجالتی بودم دچار استرس شده بودم نه استرس نبوده نمیدونم یه حس خجالت عمیق بود ک بعدا همین برام مشکل ساز شد...من خیلی ریزه میزه بودم...هنوز طرز لبخند زدنش تویادم مونده...یادمه یه روز صبح مغازه خلوت تر بود من رفتم بهم گفت بیام داخل مغازه و برم تو اون قسمتی ک خود مغازه دار وایمیسته...فک کنین اینقد ریز بودم حتی به صندوق پایینی ک برا دخل و خرج بود هم قدم نمیرسید...مامانم همیشه شلوارهام چون برام گشاد بودن کمربند میبست از اون کمربند دخترونه هابود ولی خب محکم بود و زمان لازم بود ک از کمرم باز شه

تو هفده سالگی با پسری آشنا شدم که همه خوبی های دنیا شده بودن یه قلب که تو وجودش میتپید...چشامو که می‌بندم مجسمت میکنم...دومین ماه از گرم ترین فصل سال🌱🍓🍓از اون شب دنیام بدجور به دنیات قفلی زد و مصمم میمونم تا لحظه ی دیدارت ای دیرینه ی دلخواه❤️..به قول یکی«وقتی همه کور بودن تو کردی بهم توجه..❤️شایدم یه روز برات تعریف کردم که من پشت پنجره ی اتاقت چه گریه ها که نکردم🖤گاهی وقتا فک میکنم خدا تورو تو یه بعداز ظهر قشنگ بهاری در حالی که لبخند به لب داشته و چای با هل میخورده و به صندلیش لم داده و به آهنگ خوش چشمه گوش میداده آفریده... 🍃🌻بچه ها عشق من واسه اینکه به دستش بیارم یخورده ناز داره البته نازکشم داره ها.اون هی ناز می‌کنه مام که بی تابشیم🍃میدونین مث بهترین خیالیه ک میتونین داشته باشین...مث ذوق رها کردن یه دونه بادبادک...یا مث پریدن تو آب زلال میمونه🍓🌱من یه دختر عاشقم...دختری که هیچ وقت از ابرازش عشقش خجالت نکشیده چون پیوسته اعتقاد داشته عشق مقدسه و پنهان کردنش چیزی به جز درد و زجر نداره..ولی خب همیشه به خودش آفرین گفته واسه انتخابش❤️هر چند خیلی جاهارو مجبور شده خودش تنهایی بی پناه قدم برداره....از خودم ممنونم که هر وقت خسته شدم تنها پناهگاهم خودم بودم 🫀❤️بهم میگن بی رحمی چون داستانمو نمیدونن🌈میخواهم بدانی که تو آخرین رویای روح من بوده ای❤️🌱...بچه ها این کاربر ینی بنده...دیگه عشقی نداره...گلش پژمرده شده...ماهش رفته...ولی دلم نیومد امضام رو بردارم🖤تاپیک ها مال من نیستن به جز یکیش ❤️

بچه ها کپی کردم کم کم میزارم

تو هفده سالگی با پسری آشنا شدم که همه خوبی های دنیا شده بودن یه قلب که تو وجودش میتپید...چشامو که می‌بندم مجسمت میکنم...دومین ماه از گرم ترین فصل سال🌱🍓🍓از اون شب دنیام بدجور به دنیات قفلی زد و مصمم میمونم تا لحظه ی دیدارت ای دیرینه ی دلخواه❤️..به قول یکی«وقتی همه کور بودن تو کردی بهم توجه..❤️شایدم یه روز برات تعریف کردم که من پشت پنجره ی اتاقت چه گریه ها که نکردم🖤گاهی وقتا فک میکنم خدا تورو تو یه بعداز ظهر قشنگ بهاری در حالی که لبخند به لب داشته و چای با هل میخورده و به صندلیش لم داده و به آهنگ خوش چشمه گوش میداده آفریده... 🍃🌻بچه ها عشق من واسه اینکه به دستش بیارم یخورده ناز داره البته نازکشم داره ها.اون هی ناز می‌کنه مام که بی تابشیم🍃میدونین مث بهترین خیالیه ک میتونین داشته باشین...مث ذوق رها کردن یه دونه بادبادک...یا مث پریدن تو آب زلال میمونه🍓🌱من یه دختر عاشقم...دختری که هیچ وقت از ابرازش عشقش خجالت نکشیده چون پیوسته اعتقاد داشته عشق مقدسه و پنهان کردنش چیزی به جز درد و زجر نداره..ولی خب همیشه به خودش آفرین گفته واسه انتخابش❤️هر چند خیلی جاهارو مجبور شده خودش تنهایی بی پناه قدم برداره....از خودم ممنونم که هر وقت خسته شدم تنها پناهگاهم خودم بودم 🫀❤️بهم میگن بی رحمی چون داستانمو نمیدونن🌈میخواهم بدانی که تو آخرین رویای روح من بوده ای❤️🌱...بچه ها این کاربر ینی بنده...دیگه عشقی نداره...گلش پژمرده شده...ماهش رفته...ولی دلم نیومد امضام رو بردارم🖤تاپیک ها مال من نیستن به جز یکیش ❤️

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

یا ابلفضل

اینقدر دوست دارم شوهر ایندم پلیس نیروانتظامی (مخصوصاموادمخدد)باشه از اون پلیسا که قد بلندی دارن هیکلین بازوهای بزرگی دارن و چشم ابرومشکین ته ریش دارن  و باهمه مغرورن و اخمو فقط با خانوادشون مهربونن😎یه صلوات بفرستین همینطور که میخوام بشه فرهنگیانم قبول شم.ریپلای کنید شادشم♥️😻
2728

یادمه میگفت بیا جلو در یخچال و پشت بهم وایسا(یخچال تو مغازه بود و درش به سمت خودش ینی مغازه دار باز میشد و اگه چیزی لازم داشتی باید بهش میگفتی تاخودش از یخچال درش بیاره)...یادمه بهم گفت حواست باشه به پشت سرت نگاه نکن...منه احمق هم مث احمقا به حرفش گوش دادم فقط متوجه مشدم ک دستش میخوره ب شلوارم و خیلی اروم داره تلاش میکنه ک درش بیاره...اصلا تلاشی نمیکرد فقط خیلی اروم بود...و یادمه وقتی یه مشتری میومد سریع از پشت من میرفت کنار...نمیدونم شایدم اون ادما شک کرده بودن بعضیاشون شایدم نه!با بقیه ی بچه های محله فک نکنم کاری کرده باشه فقط من رو چون تو نگاه اول فهمید ک غریبه م و از اون کوچه خیابون نیستم داشت اینکارا رو میکرد

تو هفده سالگی با پسری آشنا شدم که همه خوبی های دنیا شده بودن یه قلب که تو وجودش میتپید...چشامو که می‌بندم مجسمت میکنم...دومین ماه از گرم ترین فصل سال🌱🍓🍓از اون شب دنیام بدجور به دنیات قفلی زد و مصمم میمونم تا لحظه ی دیدارت ای دیرینه ی دلخواه❤️..به قول یکی«وقتی همه کور بودن تو کردی بهم توجه..❤️شایدم یه روز برات تعریف کردم که من پشت پنجره ی اتاقت چه گریه ها که نکردم🖤گاهی وقتا فک میکنم خدا تورو تو یه بعداز ظهر قشنگ بهاری در حالی که لبخند به لب داشته و چای با هل میخورده و به صندلیش لم داده و به آهنگ خوش چشمه گوش میداده آفریده... 🍃🌻بچه ها عشق من واسه اینکه به دستش بیارم یخورده ناز داره البته نازکشم داره ها.اون هی ناز می‌کنه مام که بی تابشیم🍃میدونین مث بهترین خیالیه ک میتونین داشته باشین...مث ذوق رها کردن یه دونه بادبادک...یا مث پریدن تو آب زلال میمونه🍓🌱من یه دختر عاشقم...دختری که هیچ وقت از ابرازش عشقش خجالت نکشیده چون پیوسته اعتقاد داشته عشق مقدسه و پنهان کردنش چیزی به جز درد و زجر نداره..ولی خب همیشه به خودش آفرین گفته واسه انتخابش❤️هر چند خیلی جاهارو مجبور شده خودش تنهایی بی پناه قدم برداره....از خودم ممنونم که هر وقت خسته شدم تنها پناهگاهم خودم بودم 🫀❤️بهم میگن بی رحمی چون داستانمو نمیدونن🌈میخواهم بدانی که تو آخرین رویای روح من بوده ای❤️🌱...بچه ها این کاربر ینی بنده...دیگه عشقی نداره...گلش پژمرده شده...ماهش رفته...ولی دلم نیومد امضام رو بردارم🖤تاپیک ها مال من نیستن به جز یکیش ❤️
خب

عه تو خوبی

اینقدر دوست دارم شوهر ایندم پلیس نیروانتظامی (مخصوصاموادمخدد)باشه از اون پلیسا که قد بلندی دارن هیکلین بازوهای بزرگی دارن و چشم ابرومشکین ته ریش دارن  و باهمه مغرورن و اخمو فقط با خانوادشون مهربونن😎یه صلوات بفرستین همینطور که میخوام بشه فرهنگیانم قبول شم.ریپلای کنید شادشم♥️😻

منم بلایکین 👍

مامان شدن یعنی حالا دیگه تنها نیستی💕 و یه همدم کوچولو داری که کافیه دستتو بذاری رو دلت♥️ و کلی باهاش حرف بزنی و آروم آروم به آرامش برسی.🤩 مامان شدن یعنی نه ماه نچشیدن یک خواب آسان🤰، یعنی نصف شب بلند شدن که مبادا بد خوابیده باشی و نی نی ات🍼 یه وقت ناراحت باشه..عشق مامان خوش اومدی تو دلی مامانی دختر گلم❤️❤خدایا این لحظه های ناب رو نصیب همه اونایی که منتظرن بکن دامنشون رو سبز کن🤲☺️

منم لایک کن 

الانم ارشد دامپزشکی دارم😍و هدف ام اینه وکیل شم امسال کنکور دادم و حقوق دانشگاه تهران قبول میشم احتمال زیاد خیلی خوشحالم امیدوارم شمام خوشحال باشین
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730