احساس حقارت میکنم خونه بابام،اصلادوست ندارم اینجاباشم ازمحلمون بدم میادازفرهنگ متعصب وسختمون ازمحدودبودن ازخونه نشینی ازآدمای بیشعوروبی فهم دوروبرم،ن حوصله دارم درسموبخونم ن میتونم کارکنم ک خلاص شم ازاین وضعیت..فقدبایدخونه بشینموحرص بخورم
تنهادلیلی ک زندگی بعدطلاقوبرام سخت میکنه همینه..
حرف مردم بی فهم وشعوروفرهنگ بدوطرززندگی کردن خونه ی پدرم..چراخدادست گذاش رونقطه ضعفام
واقعا سخته خدا کمکت کنه عزیزم
😔😔😔😔😔😔😔😔😔
ایشالله به زودی باادم خوب و شخصیتی ازدواج میکنی
درس بخون اون خیلی خوبه برات اگه اصلا نمیتونی برو دنبال یه کار دیگه مثل خیاطی چیزی فقط بیکار نباش
باید یاد بگیری مستقل بشی
باید بشینی فکر کنی چکاری راه بندازی تا دستت تو جیبت باشه
بخاطر حرف مردم زندگی نکن ،اونا همیشه حرف برای گفتن دارن وهمیشه هم ب تو فکر نمیکنن
منظورت از درس کنکور دادنه؟بعد میزارن بری دانشگاه؟تو که دیگه خانمی دختر نوجوون نیستی که بخوان گیر بدن🤕
وقتی بهت میگن چرا طلاق گرفتی بگو چرا میپرسی؟با یه حالتی که مثلا کنجکاوی یه نمه ام لبخند داشته باش یا بگو چطور و دیگه اینجوری شد و...نمیخوام دربارش حرف بزنم یه جوری بپیچون...تاپیک های دختر گرانبها و بانو ارتمیس رو هم بخون...برو اون کارگاه هایی که فرش بافی اموزش میدن ... بهت یاد میدن بعد یکی بیار حالا یا برا خودت یا حق مزدی یه دونه حق مزدی بیار بعد که تموم شد با پولش یکی برا خودت بیار و بفروشش اگهی بزن تو همه شهرای دیوار و...اگه دوس داشتی فرش رو ادامه بده اگرم نه درس بخون و اینا بعد اگه فرش سنتی باشه و تعداد رنگاش کم باشه میتونی وقتی میبافی درسم گوش بدی(یکی دو درس رو بخونی و صداتو ضبط کنی بعد وقتی میبافی گوش بدی)راستی گفتی با پول خودت میزارن درس بخونی پول از کجا میاری؟
خب همین باید مصمم ترت کنه برا کار و مستقل بودن و محکم بودن و...اگه با طلاقت خوشحال شدن باید کاری کنی که اونا داغون شن.به حرفاشون توجه نکن و...اصلا ناراحتیتو به روت نیار اگه موفق شی خیلی ضایع میشن.
