شوهر من یبار بهم خیانت کرد من باراول که فهمیدم قهرنکردم گفتم غیرممکنه که همچین کاری باهام بکنه چون وافعا عاشقمه اما بعدا دیدم واقعیت داره قهر کردم رفتن خونه بابام اونقدر خواهش و التماس کرد برگشتم حتی قبل از قهرم خودکشی کردم بردنم بیمارستان واسه شستشوی معدم وایساده بود بالاسرم فقط نگام میکرد و اشک میریخت گفتم خیالت راحت شد منو به این روز انداختی خلاصه کنم که خبانتش همونجا موند و چن بارم نشست پیشم زار زار گریه کرد گفت یه غلطی کردم نفهمیدم چیکارکردم خیلی شرمندت شدم گف تو منو به خودم آوردی ممنونم ازت الانم سرشو انداخته زیر داره زندگیشو میکنه فعلا که چیزی ازش ندیدم امیدوارم دیگه خیانتشو تکرار نکنه