منو بابام هرسال یواشکی میرفتیم روز مادر از طرف بابام ی هدیه واسه مامانم میگرفتیم
امسال من یه هفته حالم خیلی بد بود و هوا هم سرد
ماشین خراب شده 2 روزه تعمیره
عصری یادش افتاده امروز روز زنه پیاده بدو بدو رفته بازار هدیه گرفته واسه مامانم ب سلیقه خودش
خیلی خجالتیه بگردمممم دورش
اومد گفت یواشکی ببر کادو کن واسم
الان اوردم براش دادش به مامانم گفت خانمم روزت مبارک
من کم مونده بود بزنم زیر گریه
هیچی عشقای قدیمی نمیشه...
هرکی این تاپیکو دید یه صلوات بفرسته برا پدرومادرای اسمونی...