چیزی که میخوام براتون تعریف کنم توی همین هفته اتفاق افتاده
خاله من یک دختر داره که سی و هفت سالشه
همسر خاله من سی و چهار سال پیش زمانی که دخترش ۳ساله بوده فوت میکنه
و خالم هیچ وقت دیگه ازدواج نمیکنه...
تکه تکه میزارم که هم جا بشه هم خسته نشم
اصل ماجرا
خاله من توی ۲۶سالگی با همسرش ازدواج میکنه
در حالی که هیچ علاقه ای بهش نداشته و حتی ازش خوشش نمیومده و سطح خونوادشونم پایین بوده
ولی همسرش عاشقش بوده
خاله و همسرش هر دو شاغل بودن و همکار
دلیل بله گفتنش این بوده که دوتا خواهر کوچکتر از خودش ازدواج کرده بودن و ایشون با اینکه اون موقع بر خلاف عموم دخترها مستقل بوده و درآمد داشته ولی احساس سرباری داشته
چون اطرافیان مدام بهش یادآوری میکردن که سنت بالا رفته و خواستگارهات کم شده
متاسفانه اون زمان شوهر کردن یک ارزش تو جامعه تلقی میشده.
خاله من با خونواده همسرش همسایه دیوار به دیوار بودن...
هستید؟بگم بقیش رو