وای شوهر منم همینه قشنگ اریب میخابه رو تخت تو قطر تخت
گاهی میگم بریم زمین بخابیم اونجام همینه من میافتم بیخ بیخ پایه مبل
حالا اینکه خوبه تو نامزدی دوبار چنان ب من چسبیده بود دستشم سنگین شده بود گذاسته بود دورم ک تا صبح کمردرد گرفتم بعد دوبارم با همین اریب خوابیدنا و چسبیدنا منو برد بیخ دیوار جایی ک فرش نداشت و صبح بدن درد گرفتم به بار خونه خودشون ی بارم خونه ما تو اتاق من