2726

باردارم تو یه ساختمونیم همسرم کارش با برادرشوهرم و پدرش و... متفاوته ساعت کاریش زیاده. 

ایناهم زیاد باهم جمع میشن لطف دارن بمن هم میگن بیا منم باردارم خونمونم اسانسور نداره بخدا سختمه با یه بچه دوساله برم بیام هم کنترلش سخته اونجا بدون شوهرم هم راه پله و برو وبیاش چکار کنم😔😔😔

الان جاریم گفت ناهار پاشید بیایید گفتم حالا فلانی تازه الان خوابیده اگر دیر و زود شد شما ناهار بخورید گفت عه نهههه بیا دگ منتظریم😢

خب عزیزم بگو بخدا رفت و امد برام سخت شده اونا حتما درک میکنن

من کساییو تو زندگیم داشتم که یه ثانیه فکر نبودنشون اشکمو در میاورد همون آدما الان واسم فرقی با یه غریبه ندارن فقط میدونم که یه زمانی میشناختمشون؛؛؛واقعی دوسشون داشتم و کلی خاطره باهاشون داشتم ولی دیگه واسم هیچ اهمیتی نداره که کجان و پیش کین و چیکار میکنن و باید اعتراف کنم که دیگه دوسشون ندارم و نیازی هم به بودنشون ندارم؛؛؛؛میخوام بگم زمان بدین؛؛همیشه زمان همه چیزو حل میکنه به مرور؛؛حتی چیزایی که فک میکنین هیچوقت حل نمیشه....

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

خوشبحالت جاری انسانی داری 

لطفا برا شادی روح خواهرم و پدرم با دلهای پاکتون صلوات بفرستید خدا هیچگاه داغ عزیزی رو بهتون نشون نده    عمر گرون گذشت نفهمیدم بعضیهایی که روم میخندن صرفا دوستدارانم نیستن دشمنن با سلاح خنده
2728

بهش توضیح‌بده

یا بگو‌بخاطر بارداریم استراحت دارم

شاید بیارن بالا برات

چرا عاشـ^^ـق #خدا نباشم؟!وقتے که به من گفت تو ریحانه ی خلقت منے❤️برای سلامتی خانوادم و خانوادت یک صلوات میفرستی؟؟🙂👨‍👩‍👦ممنون🥀با نظرم مخالفی ریپلای نکن اعصاب بحث کردن با 🐑هارو ندارم    ،تیکر تولد۱سالگی پسرم  

شما مجبور نیستی عزیزم 

شما مستقلی و میتونی تصمیم بگیری که بری یا نری این تصمیم کاملا به خودت مربوطه نیاز هم نیست برای کسی توضیح بدی هر کاری که در حیطه خودت هست و دوست داری انجام بده اینجوری هر وقت که بری با شوق میری نه اجبار و رودربایستی

هر کسی یک نابغه است ، اما اگر یک ماهی 🐟 را از روی توانایی اش در بالا رفتن از یک درخت 🌲 قضاوت کنیم آن ماهی تمام عمرش را با این باور زندگی خواهد کرد که یک احمق است
مگه چند تا پله اس

ما طبقه سومیم بحث پله یکیشه. جیش پسرم. اینکه ما یه حا میریم تقسیم میکنیم زمانو شوهرم نیست مرتب باید خودم دنبالش باشم الانم واقعا کمرشو ندارم. حوصله چادر چاقچور ندارم. 

مشکل از حرف نزدن شماست 

خیلی با مهربونی ولی محکم و بدون عذاب وجدان بهشون بگید 

فلانی جان خیلی ممنون بابت دعوتت ممنون ک بیاد منی ولی من باردارم خونه هم آسانسور نداره خیلی برام سخته بخوام پله ها رو برم بیام کمرم درد میگیره بچمم کوچیکه میترسم بخوره زمین تو پله خدایی نکرده

ولی بهتر اینکه مادرشوهرتون ب یه بهونه ای بکشید خونتون 

ب مادرشوهرتون اینارو بگید 

تصور کن

جمع میشدن

صدای بگو بخندشون ساختمون رو میلرزوند

ولی به تو نمیگفتن ادم حسابت نمیکردن

براشون مهم نبود حامله ای بوی غذا میخوره بهت یا بچه کوچیک داری که دلش جمع و مهمونی میخواد

با نهایت بدجنسی تو این وضع وقتی شوهرتم نیست با یه بچه کوچیک تنها میموندی

چه حسی داشتی

خدایا! روحم را برای حفظ وجود پاک فرزندانم رشد بده.
مشکل از حرف نزدن شماست  خیلی با مهربونی ولی محکم و بدون عذاب وجدان بهشون بگید  فلانی جان ...

ببین اونا زندگیشون همش باهمه الان بگم میگه خودم بچه رو میارم یا بچه اصلا بیاد تنها، بنظرشون من خیلییی سخت گیرم ک نمیذارم مثل بچه جاریم 24ساعته خونه مامانبزرگش باشه

ببین اونا زندگیشون همش باهمه الان بگم میگه خودم بچه رو میارم یا بچه اصلا بیاد تنها، بنظرشون من خیلیی ...


اگر ادم هایی هستن ک تربیت غلط یاد بچه نمیدن و ازش حرف خونه رو نمیکشن چ مشکلی داره بره؟ 

ولی تنها راهش همین حرف زدنه هیچ راهی نداره

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730