2726
چجوری روابطتتون ن جنسی کلا عاطفی باهم حفظ میکنید با بچه؟! 

نگاه کن مثلا بچمون که به دنیا اومد سختیای زایمان و حسای بعد زایمان سختیای بچه داری رو من میکشیدم و نیاز به همدردی داشتم حداقل ولی شوهرم این قضیه رو درک نمیکرد و انتظار داشت مث قبلنا باشم براش واسه همین یا دعوا داشتسم یا قهر بودیم یا بی تفاوت بودیم نسبت به هم دیگه ولی بعد دوسه ماه گفتم این بنده خداهم حق داره و خلاصه روز به روز مهر و محبتمو بهش زیادتر کردم ولی میدیدم خیلی باهام سرده دوباره بد شدم و هی دعوا کردم بار اخر دعوای بدی داشتیم هیلیییی بعد رفتم مسافرت که دور باشم از این شرایط  وقتی برگشتم شوهرم به خودش اومده بود و ۵۰ درصد بهتر شد رفتارش با من منم سعی کردم خوب باشم بعد هی که بچمون بزرگتر شد وقت بیشتری برا همدیگه گذاشتیم میشستیم باهم حرف میزدیم رفتارای خوب و بد همو میگفتیم و درستش میکردیم تا الان که خداروشکر دخترم دوسالشه خیلیییییی خوب شدیم باهام رابمونو حفظ کردیم نذاشتیم رابطه عاطفیمون ازهم بپشه بخاطر بچه داری چون برامون مهم بود.خیلیا دور و برم هستن بعد بچه دار شدن کلا دیگه زنوشوهر باهم غریبه میشن.به خودت بستگی داره که چقد این رابطه برات مهمه و چقد واسه حفظ کردنش تلاش میکنی مطمئن باش تلاش کنی واسه حفظش روز به روز بهتر میشین


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من برم خرید دخترا.. میخام روزای خوبی شروع کنم.. کیک درست کنم. نهارم به موقع باشه.. زندگی کنیم دخترا .. من خیلی ناراحتم از دعوای چند روز پیشم خیلی پشیمونم. بقول مامانم تجربه است اشکالی نداره خودتو اصلاح کن. 

من خداروشکر اصلا وابسته نیستم 

البته اینجوری خودمم راحترم 

دلیلشم این بوده چون رفیق بازه اوایل خیلی تلاش کردم بیاد سمت خانواده میومد ولی خوشیش باز با اونا بود دیگه چون خیلی سختی کشیدم و تو بیشتر روزای سخت کنارم نبود دلسرد شدم خدا شاهده الان من زندگیمو دوس دارم هیچ وقت دااد و بیداد نکردم هیچوقت ولی خب به مرور زمان هی سرد سرد و سردتر شدم و دیگه فقط خودم و بچم بهم دلبسته و وابسته ایم باباشم هست شکر خدا ولی در همین حد ☺

2728

ما همدیگرو دوست داریم و برای همدیگه احترام زیادی قائل هستیم یه پسر داریم و با اومدن پسرم خیلی بیشتر به هم دلبسته تر شدیم و همه مسیولیت های بزرگ کردن بچه به عهده جفتمون بود ،الان هم دومی رو باردارم خدا رو شکر خیلی هوامو داره از همه لحاظ .

🎵maybe we could be a symphony 🎵
نگاه کن مثلا بچمون که به دنیا اومد سختیای زایمان و حسای بعد زایمان سختیای بچه داری رو من میکشیدم و ن ...

ما همه چیز خوب بود اون بحران بعد زایمانم داشتیم الحمدلله رد شد. 

الان کارش زیاد شده شبا دیر میاد دلم نمیاد وقتشو بگیرم بازم وقت میذاریما ولی خیلی کم چون میبینم پسرم چقدر منتظره بیاد میگم الان نیاز داره بهش من میتونم تحمل کنم. هی قرار میذاریم موقع خواب فلان چیزو برات تعریف کنم فلان حرفو بزنیم ولی بیچاره واقعا تا ب رخت خواب میرسه خوابه میفهممش.... 

به نظرم میخوای بدونی با اومدن بچه  زن وشوهر لز هم دور میشن یا نه؟

خدمتت بگم که بعد از دنیا اومدن بچه کلا سیستم زندگی آدم تا حدود یه سال عوض میشه ومیشه گفت چون زن وشوهر برای هم کم وقت میزارن وبیشتر به فکر بچه هستن واکثرا خسته هستن کمی سرد شدن رابطه طبیعیه ولی بعد از یه سال تقریبا همه چی به روال قبل بر میگردهدوبار این شرایط رو تجربه کردم والان بعد از ده سال از شروع زندگیمون خداروشکر بیشتر از قبل دلبسته هم هستیم

به نظرم میخوای بدونی با اومدن بچه  زن وشوهر لز هم دور میشن یا نه؟ خدمتت بگم که بعد از دنیا اوم ...

ما ی دوساله و یه توراهی داریم بیشتر چالشم الان کارشه چون چندماهه زیاد شده عجیییب زیاد شده و پسرم تو ی برهه سنی ک میبینم واقعا ب همون ی ساعت دوساعت باباش خیلییی نیاز داره. دلم براش تنگ شده با اینکه هست😑❤️

ما همه چیز خوب بود اون بحران بعد زایمانم داشتیم الحمدلله رد شد.  الان کارش زیاد شده شبا دیر می ...

حالا اشکال نداره اون بیتفاوت نیست که نسبت بهت فقط شرایط کاریش بده و خسته میشه میاد خونه ولی تو براش کم نذار از لحظ مهرو محبت مردا مثل بچن مطمئن باش اگه بهش مهرو محبت کنی هی تو دلش نگه میداره اره خانومم با اینکه خسته بودمو و نتونستم براش وقت بذارم بازم منو دوست داره اینجوری علاقشم بهت بیشتر میشه.فقط نذار  سردی بینتون بیفته

خیلی همدیگه رو دوست داریم و بهم وابسته ایم ولی دیگه نمیتونیم باهم زندگی کنیم  یه سری مشکلاتی د ...

خب الان من کنجکاوم چیکار باید بکنم

دقیقا منو بردی لب چشمه و اب نداده برم گردوندی

میشه برای حاجتم  که اینده و زندگیم رو تغییر میده  از ته دل دعا کنید  و صلوات بفرستید...
حالا اشکال نداره اون بیتفاوت نیست که نسبت بهت فقط شرایط کاریش بده و خسته میشه میاد خونه ولی تو براش ...

نه خیلی مراقبم مامانم میگفت چقدر تغییر کردی چقدر بزرگ شدی صبور شدی هی منتظرم بگی شبا دیر میاد میام خونتون و... میبینم نه نمیایی چیزی نمیگی. 

کل روزو برا اون دوساعت تحمل میکنم توخونه میگم گناه داره بالاخره اون دوساعت الان برا اون خیلی حیاتیه استراحته خب خونه بابامم انقدر راحت نیست که

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730