دقیقا
می‌دونی دوست دارم قربون صدقه بره با حواسش بهم باشه
ازین لوس بازیا که میگن خانومم یواش بیا و کمتر کار و به خودت فشار نیار و بیا بشین ازین جور چیزا 😐😐😁
یا راه میریم دست پسرمو میگیره تند تند می‌ره انگار نه انگار یهنگاه به من بندازه دوست دارم دستمو بگیره و با احترام رفتار کنه ولی ...
ایناش اعصابم و خورد می‌کنه گیر میدم بهش
به نظر من مگه چند تا بچه می‌خوایم بیاریم تو این اوضاع که
ناز نکنیم و ناز نخرن 😭
من سه سال پیش زایمان کردم دوقلو و زایمان زودرس ۱۵ روز ان ای سیو بودن و من بدون استراحت بیمارستان و همش گریه و البته تمام بارداری استراحت مطلق و بعد ترخیص بخاطر شرایطشون کسی نباید میومد خونه من تنها و خسته و بی تجربه و دوتا بچه خیلی حالم بد بود ۲ ماه تو اتاق خواب بودم حتی تلوزیون روشن نشد و فقط بدون دلییل گریه کردم حتی حوصله نداشتم حموم برم یا موهامو شونه بزنم ولی بعد دوماه کم کم خودمو جمع کردم
من افسردگی بعد زایمان گرفتم😢😢
من الان تو اقدامم برای دومی،پسرم هفت سالشه،واقعا نمیدونم انشالله بعد از باردار شدن و سختیاش چی در انتظارمه،وای مطمنم بعد از باردارین حالت خیلی عوض میشه همش به خاطر هورموناست،به خودت بگو من این آدم با این حال الان نیستم،تموم میشه به سلامتی و دل خوش
شوهرم برگشته میگه این سری لوله هاتو ببند دیگه حوصله ندارم
آره به قول شما فقط بگذره و بچم دنیا بیاد
با خودم میگم به احتمال ۹۹درصد خوب شم و شادی بیاره خونمون
چون پسر اولم هم کوچیک بود مخصوصا زیر دوسال جفتمون خیلی ذوق و شوق داشتیم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
