خوشبحالتون که شوهرتون عاشقتونه
واقعا به عشق نیاز دارم
عاشق ینفرم که قبلا باهم بودیم و اون جدا شد من همون مدتی ک باهم بودیم خیلییی دوسش داشتم و خدارو بابت بودنش شکر میکردم اونم خیلی عاشقم بود واقعنم حرفش راست بود شک ندارم ولی بخاطر یسری مسائل ولم کرد و رفت
لعنتی هیچ ویژگی بدی که بخوام با فکر کردن بهش ازش بدم بیاد و فراموشش کنم نداره
از همه نظررر بهم میخورد طرز فکرش خانواده ش تیپ و قیافش رفتاراش همش مورد پسندم بود
اینم بگم من اوایل رابطه خیلی با وسواس همه ی کاراشو زیر ذره بین میذاشتم که مطمعن باشم عشق کورم نکرده
الان یکسال و نیمه رفته با تمام وجود خواستم جایگزینش کنم ک شاید فراموشش کنم ولی اصلا نه کسی به دلم میشینه نه دلم میخواد حتی یه پیام به پسر دیگه ای بدم هرکی هم پیام میده با چند تا ایموجی و جواب یه کلمه ای صحبتو تموم میکنم
راستش قبل از اشنا شدن با اون هم همینجوری بودم کسی ب دلم نمینشست ولی اون به دلم نشست خیلی زیاد که اصلا نمیتونم وصف کنم
همیشه با خدا صحبت میکردم میگفتم این ادم قسمت من بشه اگر نشه من با هرکی عروسی کنم حسرت داشتن این تو دلم میمونه نذار هم اون شوهر اینده ی بدبختم زنش تو فکر یکی دیگه باشه نه من تو حسرت عشقم بمونم
هعی خدایا هرچی دعا کردم جواب ندادی
الان میبینم میگن با عشقمون با دوسپسرمون عروسی کردیم دلم برا خودم اتیشمیگیره
بهرحال براتون ارزوی خوشبختی دارم