سلام. روی صحبتم با کسانی هست که واقعا زمانی که مجرد بودن همش میترسیدن نتونن ازدواج کنن یا خواستگار نداشتن یا ترس از مجرد موندن داشتن و ازدواج رو ناخودآگاه محال میدونستن اما الان ازدواج کردن لطفا بگن که چیشد که قفل ازدواج تون باز شد و چه تغییراتی کردید؟ حالا یا ذهنی و روانی یا اعتقادی یا دعا یا ظاهری و...؟ هستید واقعا اینجا؟
من 22سالمه. خواستگار ندارم. خیلی دختر دوست داشتنی و جذابی هم هستم. اما خواستگار ندارم. و چون یه خاله و یه عمه ی مجرد سن بالا داشتم، میترسم من هم مجرد بمونم. ناراحتم از اینکه مجردم. چرا در ظاهر و لحظه ی الان ازدواج من پیش نمیاد 😔با اینکه میخوام؟