من از دخالت اطرافیا خسته شدم
همش سرک میکشن تو زندگیم 😭
ما قبلا خونمون یه شهر دیگه بود اونجا زیاد فامیل نداشتیم و اوضاع بهتر بود ولی از وقتی خونمونو آوردیم شهرستان(کل فامیلا اینجان) همش باید برای هر کار توضیح بدم....
یه خاله دارم نزدیک خونمونه هیلی باهاشون ارتباط داریم هر کاری میکنم میفهمه بعد به اون یکی خالم میگه و همینجوری پخش میشه
مثلا من رفتم کلاس رانندگی سر اولین جلسه زنگ زده بود به اون یکی خالم که تو تهرانه(اون خالم ک تو تهرانه خییییلی فضوله)بعد اونم به زن داداشم ک همسایشونه گفته بود،زن داداشمم با داداشم دعوا کرده بود که چرا خانوادت هیچی بهم نمیگن
بابا اصن مگه این موضوعا به کسی ربط داره؟
به کسی چه ما چیکار میکنیم چیکار نمیکنیم؟یه مهمون میاد کل فامیل میفهمن یه لباس میگیرم کل فامیل میفهمن،موهامو رنگ کردم الان همه میدونن
بعدم اگه بهشون نگی گِله میکنن که چرا هیچی به ما نمیگین
😭😭😭😭بگید چیکار کنم؟چجوری بگم ک ول کنن
تحت هیچ شرایطی نمیخوام و نمیتونم ناراحتشون کنم ولی فضولیاشون خیلی وقتا باعث دعوا شده
میخواستم امسال کنکور بدم،دختر خالم انقدر تو اتاقم فضولی کرد تا کتابارو دید بعد به خالم گفت خالمم به خاله ی تهرانم گفت ،خاله ی تهرانمم به همه گفت
الان همه میدونن(من جز مامان بابام دوس نداشتم کسی بدونه)