دیشب ی سر فقط ده دیقه رفتم خونشون منو بچه هام بعد بچه هام یکم تو سروکله هم دیگه زدن مادرشوهرم یدفعه گفت کاش دور درو به روتون باز نمیکردم اینقدر ناراحت شدم رفتم خونه
هر که زخمش بیش ، گنگش بیشتر ... من یه دختر فانتزی ام با فانتزیایه بسیار ... یه مردادی 🦁 مغرور ... بدترین اتفاق زندگیم سال ۹۶ افتاد دیگه هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه ناراحتم کنه و ... دیگه قوی شدم درست مثه یه دختر 🙆 کمکم کن بتونم یه ذره شبیه تو بشم همه ی وجودم
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
ول کن بابا. من هروقت میخوام برم خونه مادر شوهرم پدر شوهرم میگه مریضم نیاین. بچمم شیطون نیست. دلش نمیخواد منو ببینه.... حالا شوهرم خودش اونروز تا حالا ده بار رفته.... به یه ورم میگیرم. بهتر
آقایون به هیچ وجه نه لایکم کنند نه ریپلای کنن نه تو تاپیکم کامنت بذارن 🌸من به قدرت خدا ایمان دارم😍😍😍قدرت خدا مافوق قدرت هاست 🌼🌼پس هیچ وقت ناامید نمی شوم و به رحمتش امیدوارم🌼🌼🌾🌼