برای روز مادر ب احتمال خیییلی زیاد جمع میشیم دور هم... خونه مامان شوهر...
از بهمن پارسال هم همگی دور هم جمع نشدیم😒
اینم بگم ک از عید نوروز 99دوتا جاری ها با من لج شدن🙁چراشو نمیدونم...
فقط میدونم یکیشون ب اون یکی از من گفتا و خلاصه دو بهم زنی رو کرده ینفر...
خیلی باهم شیش شدن...
یک قضیه خیلی سنگینی هم از طرف مامان شوهر پیش اومد برا منو همسرم ک 8ماهه میگذره ولی همچنان دلمون داغه😢
هرچی بود با احترام سنگین شدم باهاشون...
کاری ب ایناش ندارم...
میخام اینایی ک سیاست دارن بگن
بعد این همه مدت و این همه قضیه چجوری برم ک باکلاس و سنگین و گشاد رو و شاده شاد جلوه کنم...
اینم بگم ک واقعا شاد شاد هستم وخیییییلی از شوهرمو زندگیم راضی ام....
برای اطلاعات بیشتر...
عروس وسط هستم و سن م از اون دوتا بیشتره...
و همه جوره سر هستم...
و نکته ی خیلی مهم داماد بزرگ اون خانواده عمو ی بنده میشه...
ینی با داداش زنعموم ازدواج کردم.
