2733
2734
عنوان

دوستی های بی سرانجام

1299 بازدید | 105 پست

سلام

میتونید بگید دوستی های بی سرانجام که البته توش عشق و عاطفه زیادی بین طرفین باشه چطوری بوجود میاد و چطوری میشه کنارش گداشت

خیلی خیلی زیاد اسیب روانی و روحی و عاطفی به ادم میزنه

بنظرم  اسیبش از طلاق بیشتره چون توی طلاق به هر حال یکی از طرفین و یا حتی دو طرف بعلت اختلافات راصی به جدایی هستند ولی توی این دوستیها   علیرعم  علاقه و عشق زیاد باید کنار گداشته شوند  خیلی سخته

کسی از این دوستیها داشته؟

مثلا  دوست پسر و دختری که به هر علت به هم نرسیدن و یا

عشق و علاقه  بین یه پسر و یا مرد به یه خانم متاهل البته  منظورم  عشق و علاقه دوطرف هست

کدومتون  از این دست دوستیها داشتید بنطرتون  چطور باید باهاش کنار اومد  و یا از این رابطه بیرون اومد؟

لطفا نطرتون رو بدارید  و راهنمایی کنید





بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

4سال دوست بودیم سال97تموم شد من نابودم اونو بیخبرم ازش

من کساییو تو زندگیم داشتم که یه ثانیه فکر نبودنشون اشکمو در میاورد همون آدما الان واسم فرقی با یه غریبه ندارن فقط میدونم که یه زمانی میشناختمشون؛؛؛واقعی دوسشون داشتم و کلی خاطره باهاشون داشتم ولی دیگه واسم هیچ اهمیتی نداره که کجان و پیش کین و چیکار میکنن و باید اعتراف کنم که دیگه دوسشون ندارم و نیازی هم به بودنشون ندارم؛؛؛؛میخوام بگم زمان بدین؛؛همیشه زمان همه چیزو حل میکنه به مرور؛؛حتی چیزایی که فک میکنین هیچوقت حل نمیشه....
2728
2738

من.منو یه اقایی واقعا همو دوست داشتیم.قبل ازدواجم.اون قا بسیار از خانواده ای مذهبی بود و من یه دختر تو خانواده ی معمولی.یادمه یه بار با پسر خاله اش اومدن دنبالم بریم دور بزنیم پسر خاله اش منو دید گفت الان هرکی مارو ببینه فکر میکنه ما اومدیم تورو دستگیر کنیم.یعنی انقدر تفاوتمون فاحش بود.ولی خیلی رابطه ی خوب و عمیقی داشتیم.رفت به اصرار خانواده اش ازدواج کرد و ما دوستانه جدا شدیم.روزهای سختی بود.گاهی زنگ میزد گریه میکرد منم که داغون ولی خب دیگه رفته بود و منم غرورم نمیذاشت برم هوار زندگی کسه دیگه شم.الان یه دختر داره منم یه مسر دارم.ولی هنوزم توی قلبم یه زخمی هست که هیچوقت جاش خوب نشد

اخرین ها همیشه یهویی میان......اخرین دیدار اخرین بوسه اخرین لبخند و .... اونوقت تو میمونی و یه دنیا دلتنگی... تا دیر نشده بهش بگو😔
چرا؟؟؟تو تپوم کردی؟؟

اون تمومش کرد

من خیلی مدارا کردم با اینکه میدونم خیلی اخریا پست شده بود

من کساییو تو زندگیم داشتم که یه ثانیه فکر نبودنشون اشکمو در میاورد همون آدما الان واسم فرقی با یه غریبه ندارن فقط میدونم که یه زمانی میشناختمشون؛؛؛واقعی دوسشون داشتم و کلی خاطره باهاشون داشتم ولی دیگه واسم هیچ اهمیتی نداره که کجان و پیش کین و چیکار میکنن و باید اعتراف کنم که دیگه دوسشون ندارم و نیازی هم به بودنشون ندارم؛؛؛؛میخوام بگم زمان بدین؛؛همیشه زمان همه چیزو حل میکنه به مرور؛؛حتی چیزایی که فک میکنین هیچوقت حل نمیشه....
منم فک میکردم یه روزی ادم احساسی نیستم ولی یکی اومد ک دیگ اون ادم نیستم😔

زمان حلش میکنه عزیزم.فقط زمان میخواد

اخرین ها همیشه یهویی میان......اخرین دیدار اخرین بوسه اخرین لبخند و .... اونوقت تو میمونی و یه دنیا دلتنگی... تا دیر نشده بهش بگو😔
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز