بچه ها سلام من یه دختر دو ساله دارم و تو مدرسه کار میکنم.فعلا بخاطر کرونا یه روز در میون میرم .... روزایی ک میرم سرکار مامانم و بعصی وقتام مادر شوهرم از بچه مراقبت میکنن... اما قشنگ روزایی ک میخوام برم مدرسه انگارد خترم متوجه میشه با اینکه خونه ساکته اما 7 صبح گامیش و گری و زاری میکنه ومیوه نروو نهایتا مجبورم با گریه ازش جدا شم و برم.... از 3 روزی ک میرم قشنگ 2 روزشو با گریه از هم جدا میشیم... خیلی ناراحتم از این وضعیت... از طرفی تو خونه هم نمیتونم بمونم و دو روز تو خونه باشم اعصابم میریزه به هم ازون طرف بی حوصله میشم و نمیتونم باهاش خوب بازی کنم و....
براش یه خوراکی که باهاش خیلی خوشحال میشه بگیرید وقتی از بیرون میایید بهش بدید بار بعدی هم بهش بگید از اون خوراکی خوشمزه ها برات میارم. بستگی به توانتون میتونید برای راحتترکردن خودتون یه بسته از اون خوراکی بگیرید قایم کنید توی خونه
🎉۹۹/۱۱/۱۱🎉 فهمیدم یه کوچولوی ناز نازی دیگه قراره به جمع مون اضافه بشه. برای سلامتی تو دلیم و بارداری همه منتظرا یه صلوات بفرستین لطفا 🙏🏻تو دلیم ۱۴۰۰/۷/۷ بدنیا اومد و زندگیمون رو مثل بهشت زیبا کرد...انشالله قسمت همه منتظر ها
هر زمان که از خونه خارج میخوای بشی حتما باهاش خداحافظی کن.. (در غیر اینصورت هر زمان که خونه هم هستی ترس این رو داره که ناگهان شما بری) بعد از برگشت حتما براش چیزی بخر و بهش بده..
خب همین کار شما باعث این رفتار بچتون شده. حس ناامنی بهش دادین. منم بچه ام کوچیکه و خییییلی وابسته منه اما تا حالا یواشکی از دستش در نرفتم هرجا خواستم برم بهش گفتم،باهاش حرف زدم و اماده اش کردم که بدونه میرم و موقع رفتن هم ازش خواحافظی کردم و قول دادم که زود برگردم. الان دیگه از رفتنم نمیترسه چون میدونه بازم زود میام پیشش. حتی چند وقت پیش باید عمل میکردم کامل بهش توضیح دادم و گفتم دو شب پیشش نیستم و باید کنار مامان بزرگش بخوابه اونم قبول کرد و کنار اومد. اما بعد که از بیمارستان اومدم خیییییلی دلتنگ شده بود و حالا وقتی میخوام جایی برم بهم میگه شب بیا پیشم من فقط با تو میخوابم
🎉۹۹/۱۱/۱۱🎉 فهمیدم یه کوچولوی ناز نازی دیگه قراره به جمع مون اضافه بشه. برای سلامتی تو دلیم و بارداری همه منتظرا یه صلوات بفرستین لطفا 🙏🏻تو دلیم ۱۴۰۰/۷/۷ بدنیا اومد و زندگیمون رو مثل بهشت زیبا کرد...انشالله قسمت همه منتظر ها