2726

برادرهمسرم اخرین باری که رفتیم خونشون خیلی بی احترامی کردیکیش این بودسرسفره صبحانه جاریم(زنش)حلیم درست کرده بودکلی ازش تعریف کردبعدبه من گفت بلدنیستی حلیم بزاری گفتم چرابلدنباشم گفت ناقافل میام خونتون میگم حلیم بزارببینم بلدی گفتم قدمت روچشم حالاتوجمع ایناروگفت...حالااینکه سراین مسئله قهرکنم نرم خونشون خیلی بچگانه هس؟چطور متوجه اش کنم کارش اشتباه بودمنوخیلی ناراحت کرد؟تاچندروزاعصابم خوردبودموقع رفتن ازخونشون ازش خدافظی نکردم فقط ازجاریم تشکرکردم وخدافظی کردم😔


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

زودرنجی حساسی 

یه شوخی بوده بی جنبه بازی درنیار

من خدا را در قمقمه ای آب یافتم .در عطر کوچه باغ های کودکی؛در خلوص بعضی کتابها؛حتی نزد بی دینان؛اما تقریبا هیچ گاه وی را نزد کسانی که کارشان سخن گفتن از اوست .نیافته ام .....

اینی که شما گفتی همچین بی‌احترامی محسوب نمیشه، بیشتر کل‌کل بوده، اون گفته شما جواب دادی

حال من، حال اون آدم زخمیه      که خودش دیده زخمش چقد کاریه، اما جایی نمیره      خوش نشسته بمیره...
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
داغ ترین های تاپیک های امروز