سلام دوستای گل نی نی سایتم .بچه ها من از نظر اخلاقی ادمی ام بیشتر سرم تو لاک خودمه .با همه با احترام و ادب حرف میزنم برخورد میکنم .هر کی هر قدمی برام ورداره ب بهترین شکل جبران میکنم براش .خونه کسی ام میرم فقط ب لذت دور همیش فک میکنم نه ضبط و ثبت رنگ و مدل و مارک وسایل خونه کسی .گاهی خونه یکی میرم میپرسن فلانی مبلش چ رنگ بود گاهی اصلا نمیدونم چون برام مهم نیست هر چی باشه حتما خود اون شخص دوس داشته و احترام میزارم اخه ب من مربوط نمیشه ک بخوام نظر بدم.خلاصه ک همیشه اینجور بودم خصوصا الان ک ازدواج کردم بیشتر شده چون بابت زندگی خودمم دوس ندارم کسی سرک بکشه .وقتی وارد خونواده شوهرم شدم عاشق پدر مادرش شدم چون واقعا ماهن .خداروشکر شوهرم اخلاق و رفتار خوبی داره .در کل خونواده محترمی ان .ولی تو همون اوایل اشنایی دو خونواده نگاهای اخم الود جاریم دنبالم بود .شوخی های بیجا.قهر و منالاش وفتی ب من بیشتر محبت میشد و هزاااار بهونه اوردناش .در صورتی ک من اصلا کاری ب کارش ندارم .هم سنیم ولی خدا ببخشه خب از خیلی نظرا احساس ضعف میکنه و ناراحتی پیش میاره .بشدت حسود حتی رو یه پست عاشقانه ک شوهرم برام بزاره .من اول مدل خودم باش برخورد کردم .بی اهمیت ب شنیده ها و تو برخورد محترمانه و نرمال .ولی الان خیلی قر و فر داره میاد حتی انتظار داشته هنو سر خونه زندگی خودم نرفتم از خریدامم اطلاع داشته باشه و حتی گلایه کرده ....یه خواهر شوهرم دارم ک عشق اینه ادای بزرگترا رو در بیاره البته فقط از این نظرش ک همه احتراما همه محبتا مشورتا با اون بشه چون بزرگتره ولی تو رفتارش خیلییییی بچگانه رفتار میکنه .تا جایی ک روزی یه قر میاد ک چرا اومد خونم فلان کادوی گرونو براش نبردم چرا خواستم برم خرید ب اون نگفتم و ....کادو بردم ولی در حد توانم .من هنو عقدم جهازم مونده ...در ضمن این چ توقعیه اخه !!!
والا من کسی بیاد خونم دست خالی ام بیاد برام مهم نیست .مهم اومدنشه .خلاصه خیلی حرف وارونه میزنه ...خودش سرد برخورد میکنه بعد انتظار برخورد گرم داره .تازه سریع میره میگه ک من سرد بودم
