2726

اینو ب کسی نگفتم ولی اینجا میگم 

چن وقتیه حافظم ضعیف شده همه چی یادم میره 

درس هم خوب نمیخونم اکثر امتحان مجازی ها با دوستام گند زدیم چون جواب اشتباها مال من بود 😔ولی دست خودم نیس دیگه خستم نمیکشم

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

یکی هس ک میگفتن شوهرم قبلا اونو میخاسته.شوهرم میگه همش الکیه اگه میخاستمش میرفتم خاسگاریش.چون با داداشش رفیق بودم بم میگفتن خب خواهشو بگیر و این حرفا منم گفتم باشه ولی بعد نخواستم.امشب عروسی بودیم اونم بود شوهرم میگه ندیدمش.ولی تا اون اومد توحیاط پسر خواهرش و پسر برادرش ب هم اشاره میدادن.ینی واقعا دوسش داره؟؟نمیتدنم درک کنم کسی دیگه دوس داره تو دلم جا نداره😒😒😒

خوش قلب ترین آدما اونایی ک نگران تاثیر حرفاشون رو قلب بقیه ان... از خودت، خندیدنات، برق چشمات، آرزوهات،ازخوشبخت بودنت مواظبت کن، زندگی ینی همین چیزای خیلی ساده،، امیدوارم اونقدرحالت خوب باشه ک وقتی یکی حالتو پرسیدمثل حافظ بگی:عیش مدام است از لعل دلخواه، کارم ب کام است الحمدلله... 
2728
البته من بچم سالم بود مصمومیت بارداری خودم باعث ختم بارداریم شد

عزیزم میشه بگی تو چه هفته ای متوجه مسمومیت شدی و علائمت چی بود؟

دخترم سالم بیا بغلم من برا بودنت جونمو دادم روحمو دادم مامانی عاشقتم  
بچه ها من هيچ وقت محبوب نبودم نميدونم ايرادم كجاست كه هيچ كس منو  نميخواد جز پسرمو مامانم اون ...

دقیقا بخاطر کادو و بردن و آوردن محبوب نیستی حالا یه کم قیافه بگیر و آویزون محبت بقیه نباش ببین چطوری میفتن دنبالت. نه که دعوا کنی فقط سر سنگین شو. کادو نده برو بیا براشون نکن.

عزیزم میشه بگی تو چه هفته ای متوجه مسمومیت شدی و علائمت چی بود؟

من از هفته هجده پشت دستام دونه زد و خارش شدید فک کردم حساسیت ب کیوی یا گرمیم کرده.اینارو حذف کردم ولی بیشتر شد ب پشت پاهام.بعد از سه روز رفتم پیش دکتر گیجم دکتر لطیفی مقدم گفت حساسیته سیتریزین بخور سه روز خوردم بهتر نشدم زنگ زدم بهش گفت ایراد نداره تا خوب نشدی ادامه بده چون خوب نشدم بعد از تقریبا سه هفته نزدیک ب ۴ هفته شَکم رفت ب کبدم.انزیم کبدی خودم رفتم دادم خیلی بالا رفته بود رفتم پیش ی دکتر دیگه ب اسم رحیمی شعرباف فشارمو گرفت دید ۱۴ هست گفت سریع باید بستری شی.اگه اون دکتر گیج یکم انسان بود و علمشو داشت الان بچه من ۸ ماهش بود.وقتی بستری شدم ب قدری انزیم کبدیم داشت میرفت بالا ک نیاز ب رضایت همسر بود پزشک قانونی بیمارستان گفتن اصلا زمان نداریم منتطر همسرش بمونیم جون خودش تو خطره واسا همین همون لحطه القای درد رو شروع کردن

تصورم از رابطه ادمای ظالم با خدا اینجوره که وقتی ی ادم ظالمی ظلم میکنه و کارای بد میکنه خدا از اون بالا تشویقش میکنه و لذت میبره و میگه بزن قَدِش خیلی باحال بود.بازم از این کارا بکن.وگرنه این حجم از ظلم و ظالم و به قدرت رسیدنشون و تاوان پس ندادنشون عادلانه نیست.

با يكي دوست بودم خيلي دوسش داشتم بعد ٦ سال چندروز پيش گفت نميخوامت ديگه تموم كرديم از اينور نميخوااامم عروسي كنم اصلا حالا حالاها مامانم هر خواستگار مياد گير ميده خسته شدم

میخام بگم خدا چرا این همه به من غصه دادی ؟واقعا تقصیر خودمه یا نه قسمتمه؟بگم خدا گریه بسه چشام درد م ...

شرمنده عزیزم .خدا نکنه .انشاالله که صحیح وسالم زایمان کنی 

برات دعا میکنم .هیچ وقت ناامید نشو

🖤🖤خداحافظ ای داغ بر دل نشسته 🖤🖤

دلگیر م به خاطر رنجی که سالهاست تنهایی به دوش میکشم 

و جرات اینکه حتی اینجا بگم ندارم 

تنهای تنهام هیچ همدرد و هم زبونی ندارم رنج هام شونه هامو به درد اورده و پشتمو خمیده کرده 

برای این همه رنج 

اونقدرها که باسد قوی نیستم

چقد گوشت تلخ
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730