بیاین از خاطرا ترسناکتون بگین
اول که خودم تعریف میکنم ما الان چندین ساله شبا حدود 3یا3.5صبح یکی روی پشت بوم خونمون راه میره گاهی میدوئه
چندین بارم رفتیم هیچی نبود
کلا خونه های ما چون قدیمی هستن،پراز جن و روح هستن
من خودم
چندسال پیش یبار یهو ازخاب بیدارشدم رفتم اب بخورم بابامم توی پذیرایی خواب بود یکیو دیدم پیشش و زیر پتوشه،از زانو به پایینشم که مشخص بود سم بود😫
یکی از چندین تجربه ترسناکم بود
ولی خیلی ترسیدم
شماهم تعریف کنید حالا فرقی نداره شنیده باشین یا اتفاق افتاده باشه واستون
مرسی💋👻