حس بدی به اسم تنهایی

میتونی به گروه های طبیعت گرد بپیوندی. 

میتونی باشگاه بدی

یا با رشته ای که میخونی ی راه کسب درآمد هر چند کوچیک راه بندازی.

قدر روزهای مجردی رو خیلی بدون

کتاب هم زیاد بخون

خصوصا الان که وقت حراج کتابه

تو خجالتی هستی،؟

مشکل  دلته ، اول باید مشکلاتی‌که توی ذهنته کمرنگ بشه بعد دلتو آروم کرد ؛ بعد خوبش کرد

تو که دانشجویی چرا دلت گرفته؟ چرا حال دلتو‌ خوب نمی‌کنی ؛ اخه دختر دیونه کی با وجود داشتن دوستپسر خوشبخت بوده که تو با تنهاییت بیچاره باشی ، یه پسر ۲۴ سالم که تنهام ولی ناراحت تنهاییم نیستم ، تنهایی خیلی سگش به بودن با آدما می ارزه دیونه ، آدمای این جامعه واسه رابطه خوب نیستا چون نه دل حالیشونه نه زندگی پس اینقد حسرت نخور که حال خودتو بد کنی ، توووووووو هیچیو از دست ندادی ؛به وقتش یه مرد خوب میاد توی زندگیت انشالله آدم باشه و گرگ نباشه تا اینقد ناراحت اینکه فکرت خالیه نباشی ‌.دیونه اینکه اینقد عصبانی شدی بابت این موضوع ، گند میزنه‌ به دنیات چون افسرده میشی

می خوای این حالتو عوض کنیم یه بار برای همیشه خوب کنیم‌یا می خوای درگیرش باشی ؛ می دونم تنهایی چقد اذیت می کنه ولی مشکل تو تنهایی نیست ، مشکلت داغونی دلت از جای دیگه اس که کسی هواشو نداره که حالش بد شده .اگه می خواستی یه بار برای همیشه این حال داِغونو تمومش کنیم بری بگو چون اینقد که ذهنت روش متمرکز شده تا چند وقت دیگه روی دنیات خیلی تاثیر می زاره مخصوصا انتخاب های مهمت .

بزرگترین چیزی که من بهش توجه می کنم و می بینم اینه تو اصلاااااا واسه خودت آرامش نذاشتی ، یجوری که انگار می خوای خودتو‌ نابود کنی ، بدبختی اینجاست مشکل ذهنت اینقدرام بزرگ نیست که حال دنیا به این داغونی کرده 

عزیزم همینه دیگه

دخترایی مثل ما که کم رو و خجالتین  همین وضعن   خیلی دیدم

رو خودت  کارکن  وگرنه مثل من می مونی

فشار‌درس چقده روی ذهنت ، اونم اذیتت می‌کنه

درخواست‌رو قبول کن و بگو کی هستی و می‌تونی حرف بزنی

تنهایی نمی تونی حال ذهنتو خوب کنی و برگردی به همون دختر قبلی ، اینقد حالتو داغون کردی که کوچیک ترین چیزای زندگی معمولی ام حالتو خراب می‌کنه .یا همینجوری می مونی و انتخابای مختلف ‌که از سر حال خراب رو اشتباه انجام‌میدی یا درستش می‌کنی