2726

[QUOTE=174149221]اره خیلیا اینجورین همسایه قدیم ما دخترش و ۱۳ شوهر داده بود الان ۳۱ سالشه اصلا پیر میکنن بچه هاشون و ...[/QUOTE. یه چیزهم بگم رسم داریم دخترها وکوچک شوهربدن. اگر25برسه میگن پیرهستن. دخترعموم میخواستن بدن شوهر13ساله رفتم به عموم گفتم. انگارنه انگار. حالامیگه اشتباه کردم. دختره کوچولوی بچه هم داره

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥

 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2728

من در ۲۲سالکی ازدواج کردم 

قد حدودا     ۱۷۰

وزن حدودا   ۵۲

بعد از ۱۵ سال زتدگی حدود ۷۱کیلو

و خدایی که در تمام دل آشوبی هایمان در میان تمام هست ها ونیستهایمان، در میان تمام فراز ها وفرودهایمان دستمان را گرم می فشرد وما حس میکنیم چه عمقی دارد حضور مهربانش وما چه مخلوق با ارزشی هستیم که سرمای دلمان در تنگا تنگ نا امیدی ها وتاریکی ها، در نبودها ونشدن ها، در غارت حس عمیق امنیت، به کور سویی از امید چنگ می زند و چون کودکی بی تاب از اغوش مادر، بی درنگ آرام میگیرد ومن هر روز با خویش تکرار میکنم: من خدایی دارم فراسوی تصوراتم که مرا به آغوش مهربانش عاشقانه میفشرد وچه زیباست حس مبهم دوست داشته شدن در میان تمام دلشکستن ها.
بخاطر لاغر بودن موذب نبودین تو خانواده همسر؟


نه اصلا.خیلی هم خوش تیپ بودم. (◉‿◉) (✷‿✷) (✷‿✷) 

و خدایی که در تمام دل آشوبی هایمان در میان تمام هست ها ونیستهایمان، در میان تمام فراز ها وفرودهایمان دستمان را گرم می فشرد وما حس میکنیم چه عمقی دارد حضور مهربانش وما چه مخلوق با ارزشی هستیم که سرمای دلمان در تنگا تنگ نا امیدی ها وتاریکی ها، در نبودها ونشدن ها، در غارت حس عمیق امنیت، به کور سویی از امید چنگ می زند و چون کودکی بی تاب از اغوش مادر، بی درنگ آرام میگیرد ومن هر روز با خویش تکرار میکنم: من خدایی دارم فراسوی تصوراتم که مرا به آغوش مهربانش عاشقانه میفشرد وچه زیباست حس مبهم دوست داشته شدن در میان تمام دلشکستن ها.

صورتم خیلی لاغر بود دوست نداشتم ولی بدنم خودم دوست داشتم.خیلیم ادعای خوش تیپیم میشد😁😁😁بعدم تا شش سال فقط چند کیلو.اضافه شدم نا بعد از ۶سال باردار  شدم از اون وقت دیگه وزن اضافه کردم الان دیگه هیچ هیکلم نمیدوستم😟

و خدایی که در تمام دل آشوبی هایمان در میان تمام هست ها ونیستهایمان، در میان تمام فراز ها وفرودهایمان دستمان را گرم می فشرد وما حس میکنیم چه عمقی دارد حضور مهربانش وما چه مخلوق با ارزشی هستیم که سرمای دلمان در تنگا تنگ نا امیدی ها وتاریکی ها، در نبودها ونشدن ها، در غارت حس عمیق امنیت، به کور سویی از امید چنگ می زند و چون کودکی بی تاب از اغوش مادر، بی درنگ آرام میگیرد ومن هر روز با خویش تکرار میکنم: من خدایی دارم فراسوی تصوراتم که مرا به آغوش مهربانش عاشقانه میفشرد وچه زیباست حس مبهم دوست داشته شدن در میان تمام دلشکستن ها.
صورتم خیلی لاغر بود دوست نداشتم ولی بدنم خودم دوست داشتم.خیلیم ادعای خوش تیپیم میشد😁😁😁بعدم تا شش ...

خوب مهم خودتی اگه حس خوب داشتی باشی به بقیم منتقل میکنی 

اگ فکر کنی خشتیپی به چشم بقیه هم خوشتیپ میای 

ایوول مرسی از انرژی مثبتت

ممنون.ما خانم ها باید خودمون رو دوست داشته باشیم.هیچ وقت از جسم خودت ایراد نگیر.همیشه از خودت جلوی همسرت تعریف کن.من اون وقتا که لاغر بودم به همسرم میگفتم من هیکلم اروپاییه😁

و خدایی که در تمام دل آشوبی هایمان در میان تمام هست ها ونیستهایمان، در میان تمام فراز ها وفرودهایمان دستمان را گرم می فشرد وما حس میکنیم چه عمقی دارد حضور مهربانش وما چه مخلوق با ارزشی هستیم که سرمای دلمان در تنگا تنگ نا امیدی ها وتاریکی ها، در نبودها ونشدن ها، در غارت حس عمیق امنیت، به کور سویی از امید چنگ می زند و چون کودکی بی تاب از اغوش مادر، بی درنگ آرام میگیرد ومن هر روز با خویش تکرار میکنم: من خدایی دارم فراسوی تصوراتم که مرا به آغوش مهربانش عاشقانه میفشرد وچه زیباست حس مبهم دوست داشته شدن در میان تمام دلشکستن ها.
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز