خیلی بده بلاتکلیفی بعد ضرر مالی خیلی جالبه من که نامزد بودم اول کار اینترنتیم خوابید ینی با یه نفر دو سه سال بود دائم کار میکردم یاو ناراضی اومد جلو میخاست پولمم نده دیگه گرفتم بعد کارمند هم بود یه سال که بعد از این ک کار اینترنتیم قطع شد چهار پنج ماه بعدش پروژه تموم شد در حالیکه گفته بودن چهار پنج سال کار داریم اونم گفت برید دنبال کارتون و پولمونم تسویه نکردند تا شش هفت ماه بعدش با پیگیری های مداوممون بعد اینکه از کارمندی قبلی پروژه تموم شد و همو پولمونو نداه بودند دوباره رفتم سر کار یه ماه بیشتر نمیتونستم جایی بمونم نمیدونم چرا اصلا بهم ریخته بودم تا زدو پدربزرگ همسرم فوت شد دیگه نور علی نور شد قرار نامزدیمون یه سال بود ولی بخاطر فوتش شد یه سال و نیم دو ماه بعد فوت پدربزرگ همسرم همسرم مریضی گرفت ک نمیدونم چی یود و بعدشم نویت خودم بود که یه ماه مریض باشم و دائم زیر سرم شایدم بیشتر از یه ماه طوریکه تمام وزنی ک کم کرده بودم در اثر خوددن قرصای ویتامین برگشت ب شکل اول و یعدشم همسرم از کارش اومد بیرون بس ک مدیرش پیله کرد بهش ک چرا نیستی حالا ببین چ وضعی داشتیم عروسی پای خودش بود تمام و کمال حتی سرویس طلام
ولی الان خدا رو شکر میکنم میفهمم همش حکمت خدا یوده بعد عروسی شوهر الو پیک بود روزانه نهایت ۱۵۰ تا دویست درامد داشت ولی بعد خدا نظر کرد و کار تاسیساتی ک همون موقع هم ک تو شرکت بود بعد شرکت میرفت دوباره گرفت و الان بهتر از زمانی ک خم شرکت میرفت هم کار تاسیسات میکرد درآمد داره و واقعا مصداق عدو شود سبب خیر شد از مدیر گند اخلاقشون برید و خدا بهترشو داد درحالیکه تگه مریضیا و دعواها پیش نمیوند هیچوقت نه من نه اون قدرت این ریسک ک اون از شرکت بیاد بیرون نداشتیم