2726
عنوان

منظورشوهرم‌چی بود گفت پیری؟؟؟

378 بازدید | 22 پست

امشب اومد انگشت بزرگه پامو بکشه ک صدابده بعد بهش گفتم خیلی بده میگن باعث پیری پوست واستخوان میشه بعد گفت توخودت پیری😐😐😐من ۲۲سالمه اون ۳۲منظورش چیی بود البته من سبزه ام و الان بخاطربارداری پوستم وحشتناک خشک شده منظورش اون بوده؟؟؟یا شایدچون زودازدواج کردم و بچه دارشدم‌پیرشدم😐😐😐اخه قیافم بدنیست قبلا عکس گزاشتم همه خوشگلم ولی همه گفتن بهت میاد ۲۶وایناباشی بخاطررنگ موهات وارایشت نکنه واقعا جدی گفته؟؟؟ممکنه چیزی تودلش باشه یهواومده روزبونش

لطفا منو لایک نکنید😘😘😘

من ندیدم عکست رو

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست انقدر سیر بخند که غم از رو برود😐😐😐در حال کاهش وزن هستم تا برسم به وزن هدفم یعنی ۷۵ تو هم برام دعا کن 🙏🙏🙏🙏🙏هر چقدر هم سخت باشه واسه خدا کاری نداره خدایا به خودت سپردمش 🤲🤲🤲🤲🤲🤲همسرم اگه عشقت کورم کنه مهم نیست حس بودنت قشنگ تر از دیدن دنیاست حالا که زحمت کشیدی این همه نوشته رو خوندی واسه سلامتی و عاقبت بخیری و خوب موندن زندگی ام یدونه صلوات بفرست منم دعات میکنم😘😘😘😘😘😘😘😘

ن‌بابا.

من مادر نميشوم تا فرزندم  را عصاى دستم كنم...من مادر نميشوم تا پيري و كورى ام را به فرزندم تحميل كنم....من مادرنميشوم تا بهاي قطره شيرى كه به كودكم داده ام پس بگيرم....من مادر نميشوم تا فرزندو وابسته و بيمار تربيت كنم و افتخار كنم به اينكه فرزندم مرا بر همسرش ترجيح ميدهد....من مادري بيمار نيستم...من مادر ميشوم تا انسانى سالم و مستقل تربيت كنم،مادرميشوم تا انسانيت را  به فرزندم بياموزم.انسانى قوى و درستكار  و خوشبخت....كودكم وظيفه اي در قبال من ندارد....بلكه من مادر او هستم و موظف به خوشبخت كردن فرزندم 

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

اوووووه چقدر بزرگش کردی

خواسته نمک بریزه

خرّم آن روز که پرواز کنم تا بر دوست               به هوای سر کویش پرو بالی بزنم            ❤                               الهی شکرگزار این زندگی هستم که به من بخشیدی؛ به خاطر همه چیزش:تو را شکر بابت آدم‌هایی که معلم من بوده‌اند.❤تو را شکر بابت درس‌هایی که زندگی به من ارزانی داشته‌اند.❤تو را شکر برای عشقی که می‌گیرم، می‌بخشم و می‌پراکنم. ❤                              ( تایپ کردم گلبهارجون بعد دیدم  "ر" جا افتاده)😮
2728

کاری به بقیش ندارم!😐

انگشت پاتو بکشه؟😐تو خونتون کُشتی میگیرین؟😶

میشه واسه حل شدن مشکل خودمو و خودت یه صلوات بفرستی؟:)💕                                                  

بابا مردن دیگه یه دقیقه اینورن یه دقیقه اونور شوخی میکرده دیگه

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست انقدر سیر بخند که غم از رو برود😐😐😐در حال کاهش وزن هستم تا برسم به وزن هدفم یعنی ۷۵ تو هم برام دعا کن 🙏🙏🙏🙏🙏هر چقدر هم سخت باشه واسه خدا کاری نداره خدایا به خودت سپردمش 🤲🤲🤲🤲🤲🤲همسرم اگه عشقت کورم کنه مهم نیست حس بودنت قشنگ تر از دیدن دنیاست حالا که زحمت کشیدی این همه نوشته رو خوندی واسه سلامتی و عاقبت بخیری و خوب موندن زندگی ام یدونه صلوات بفرست منم دعات میکنم😘😘😘😘😘😘😘😘

نه عزیزم مثلا خواسته شوخی کنه چون حساس بودی که باعث پیری میشه باهات شوخی کرده

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
ا یعنی بیخیال باشم مهم نیست؟؟؟یا مراحل جوانسازی روشروع کنم

نه بابا خودت بخاطر بارداریت هم یکم حساس شدی

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست انقدر سیر بخند که غم از رو برود😐😐😐در حال کاهش وزن هستم تا برسم به وزن هدفم یعنی ۷۵ تو هم برام دعا کن 🙏🙏🙏🙏🙏هر چقدر هم سخت باشه واسه خدا کاری نداره خدایا به خودت سپردمش 🤲🤲🤲🤲🤲🤲همسرم اگه عشقت کورم کنه مهم نیست حس بودنت قشنگ تر از دیدن دنیاست حالا که زحمت کشیدی این همه نوشته رو خوندی واسه سلامتی و عاقبت بخیری و خوب موندن زندگی ام یدونه صلوات بفرست منم دعات میکنم😘😘😘😘😘😘😘😘

استارتر من عکستو دیدم عزیزم اصلا توجه نکن به این مسائل تو خیلیم خوشگلی ...

چندسالگی ازدواج کردی و چند بچه دار شدی ؟ من خودمد23 سالمه ولی مشکلم اینه صدام ناجور بچه گونه ست وتیپ و ظاهرم درحد دخترای 15 ساله ست  این گاها اذیتم میکنه

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز