هروقت حالم بده و مریضم بجای اینکه حالمو بپرسه و بیاد کمک بدتر لج میکنه یا نمیاد یا میره یجایی نباشه نمیخام بگم اصلا کمکم نیس اما مثلا بچمو پیشش میذارم نگه داره یا اینقد جلو بابام کمرم کمرم میکنه یا اینکه همش میگه کجا میری که یعنی نرو خودت نگهش دار کلا کوفتم میکنه بعد از زایمانم که به خدا رسیدم با کلی جر وبحث میومد کمک اونم نگم که چه ادا اطوارایی که در نیاورد نمیتونم حرفم بزنم به بابام میگه تا چند روز بابام دعوام میکنه چرا حرف زدی هیچ کسم ندارم شوهرمم که وظیفه ی اونا میدونه کمک کنن مامانمم میگه پس شوهرت کجاست خیلی حس بدیه انگار هیچ کس دوستت نداره
احتمالا موقعی که بچه بودی خیلی اذیتش کردی خسته شده😐☕
میدونم دلت میگیره ولی یاد بگیر حالا که مادر هم شدی روی پای خودت وایسی و از کسی توقع نداشته باشی
واقعا هم وظیفه مادر نیست بعد ازدواج و زاییدن ما بازم کمکمون کنه...اگر هم کسی انجام میده لطف میکنه وظیفه اش نیست
عزیزم خودت نگیر شاید باشوهرت مشکل داره ک اینجوری رفتار میکنه
میشه یکی برام تاپیک بزنه تاپیکم پر شدههه
عزیزم اصلا ناراحت نشو خودت کاراتو بکن به کسی هم رو نزن که بیان کمکت.بخدا خودم درد که داشته باشم همسرم حتی سرشو بلند نمیکنه که هیچ همش خانواده خودم میان دنبال کارام اونم منت میزارن یه عالمه حرف وقتیم ناراحت میشم اونا قهر میکنن که چرا ناراحت میشی..الان خودم کم کم کارامو میکنم .
اتفاقا هیچ وقت بهش نمیگم بیا غیر از همون موقع زایمانم الان چند روزه مریضم حتی یه سوپ نپخته برام فقط تلفنی میگه بپزم؟ منم گفتم نه در صورتی که خاله هام تا مریض میشن سریع میپزه و میبره براشون انگار اونا بچه هاشن
اخه این خیلی بی رحمیه وقتی اونا مریض میشن من سریع میرم اونجا توقعم میکنن اگر نیای حرفم نباید بزنم اما وقتی من مریضم بازم نباید توقع کنم بخدا نمیخام توقع کنم اما وقتی مریض هستی و از سرگیجه و ضعف روی پاهات بند نمیشی با یه بچه کوچیک که نگاهش همش بهته باید چکار کرد؟
فک کن کسیو نداری خودت برا خودت کار کن .من ۲۱ سالمه هنوز مامانم نمیدونه من چه سختی هایی میکشم .اگه بگم میان اما منت میزارن چرا شوهرت هست کاری نمیکنه میدونمم فقط برای شوهرمه چون تو این ۳ سال زندگیم یکبار نشده من مریض باشمو منو ببره دکتر همش یا تنهام یا هم مامانم دلش میسوزه میاد تازه اگه خبر داشته باشه من مریضم
اخلاق هر کس یه جوره دیگه
من از روز یازدهم زابمانم تا الان که 5 سالشه دخترم یه نفر به لیوان آب دستم نداده خانواده شوهرم هم نزدیکم هستن
دو بار بیمارستان بستری شده دخترم مدت طولانی
همیشه گفتم این زندگی من و شوهرمه
از هیچ کس توقع نداشتم
با شوهرم دو تایی با کم و کاستی ها ساختیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
