من شوهرم نزدیک ۱ماهه با مادرش قهره
دیشب من زنگ زدم مادرشوهرم احوال پرسی بعدگوشی دادم ک باشوهرم صحبت کنه مادرش گوشی رو قطع کرد
من کلی ناراحت شدم
ازشوهرم خواستم بگه بهم چرا اینجوری شده
اونم همه چی رو گفت
گفت ک پدرش امده یکی از باارزش ترین دارایهاشو زده ب اسم برادرشوهرم ارزشش درحده ۶۰۰ میلیونه
همینجوری زده ب اسمش حالا اون یکی برادرشوهرم زنگ زده شوهرمو گزاشته سرکار و گفته باید مااعتراض کنیم شوهر ساده منم ز زده مادرش هرچی دوست داشته گفته
منم دیشب بهش صحبت کردم گفتم الکی خودتو خراب کردی خب داده ک داده مگه تو تنها داداششی بجز تو چن نفر دیگه ام هستن
چراالکی خودتودرگیرکردی باخانوادت حالا اون برادرشوهرهای دیگریم قشنگ دارن رفت وامد میکنن این وسط شوهرساده من شده ادم بده جالبه یکی از جاریهاامم ی دروغ گنده از زبون شوهرم ب مادرشوهرم گفته 😐
شوهرم خیلی ازدستشون ناراحته میگه اولا پدرمون کارخوبی نکرده بعدشم من بازم ناراحتم ولی پشیمون شده بخاطر اون حرفاهایی ک زده البته من پشیمونش کردم
حالا دلم میسوزه براش
انوقت حالبه مادرشوهرم ازدروغ یه چیز دیگه ب من گفت گفت یه بحث دیگه داشتیم
امروز میخوام ب مادرشوهرم زنگ بزنمگلایه کنم بگم کارخوبی نکردی گوشی قطع کردی
اخه بخاطر اون بحث پا پیش افتاده ک نباید اینقد کشش بدی
چون اون تعریف االکی ک مادرشوهرم کرد یه بحث مسخره بود
اون ک حقیقت نگفت منم میحوام ی دستی بهش بزنم
@ماحی۱۹۸۵   بیا نظرتو بگو