آهای طعنه زده چشم تووو به چشمای راسو ستاد مبارزه با تبعیض علیه حیوانات دوستانی که تو امضاتون مینویسید کاربری برای دونفره،زور نزنید عزیزان ما باور نمیکنیم خسته از جانی که در قفسی به نام تن اسیر است🥀
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
خاطره که ماشالا زیاده یکیش اینه؛ما دخترا تو خوابگاه خودمون آشپزی میکردیم چون از غذای سلف خوشمون نمیومد مگر مجبوری بعد مثلا بچه های اتاقا و طبقه های دیگه میومدن از هم قابلمه و بشقاب و ..خلاصه لوازم سر سفره قرض میگرفتن یه بار رفتم سالن دیدم همه دارن یه نوشنه ای رو نگاه میکنن و غش غش میخندن رفتم بورد اعلانات رو نگا کردم دیدم یکی از سال بالایی ها نوشته فاطمه پاندا در قابلممو که پارسال بردی هنوز پس ندادی زود باش پسسس بده😂😂در غیر اینصورت میدم مسئولین پیگیری کنن 😀
من هنوز دانشجو نشدم ولی یه بار رفتیم مسابقه ورزشی تو خوابگاه تا صبح عروسی گرفته بودیم یکیو عروس کرده بوذیم یکی داماد اهنگ کردی گذاشته بودیم هلیکوپتری میرقصیدیم😁
آهای طعنه زده چشم تووو به چشمای راسو ستاد مبارزه با تبعیض علیه حیوانات دوستانی که تو امضاتون مینویسید کاربری برای دونفره،زور نزنید عزیزان ما باور نمیکنیم خسته از جانی که در قفسی به نام تن اسیر است🥀
همه رو اجرا کن اول قشنگ درس بخون یک دانشگاه دولتی غیر شهر خودت بزن بعد برو عشق حال😃😂
اره میخوام یه شهر دیگه انتخاب کنم
آهای طعنه زده چشم تووو به چشمای راسو ستاد مبارزه با تبعیض علیه حیوانات دوستانی که تو امضاتون مینویسید کاربری برای دونفره،زور نزنید عزیزان ما باور نمیکنیم خسته از جانی که در قفسی به نام تن اسیر است🥀
ما یک بار مراسم خطبه عقد داشتیم من ملا بودم داشتم خطبه جاری میکردم🤣دوستان زن شوهر بودن چند ...
🤣🤣🤣ما هم از كارا ميكرديم يه بار من شده بودم مادر داماد اومده بودم دختر بپسندم يعني تركيده بوديم از خنده، چهار سال تجربه مستقل بودن از خانواده دوستان هم سن و سال و بي دغدغه چقد خوب بود