2733
2734

چه دورانی خوبی داشتید. من‌موقع وانشگاه بچه داشتم صبحها ۱۰۰ کیلومتر میرفتم. غروب ۱۰۰ برگشت. ولی روزهای که‌کلاس تشکیل نمیشد میرفتیم نهار با بچهای خوابگاه. بعضی وقتها پسرمو میبردم اونجا. بچها نگهش میداشتن. چندتا کلاس تو محیط خوابگاه بود. بچهای خرم‌ایاد میدونن دره گرم 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
شما پسرا با تن ماهی خودتونو سیر میکردین  با ما ماکرانی یعنی جمعه ها تو اتاق همه رو همه گا ...

تن ماهی که شاهانه بود    سیب زمینی تخم مرغ فقط   

حالا من هیچوقت تن ماهی نمیخوردم شانس من اون شب اونجوری شد

من و یکی دیگه وضعمون خوب بود همش بیرون غذا میخوردیم واقعا غذای خوابگاه معده رو داغون میکنه

آقا هستم...اگر با حضور آقایون توی سایت مشکل داری و یا کلا با جنس مذکر مخالفی لطفا ریپ نزن و با من همکلام نشو ...دشمن جنسیت زدگی
یبار دیگه هم وقتی ترم اول بودم   از میکروفن خوابگاه اعلام کردن📢 اقایون تو محوطه خوابگاه ...

وای خوابگاه نا که شیش روز هفته اقایون در حال تعمیرات بودن، یعنی صبح ساعت7از سرویس میومدی بیرون میدیدی یه برادر جلوت وایساده، خوابگاه ما کل مدتی ک اقایون بودن موزیک پهش میشد و چون هرروز و روزی چند ساعت بودن همه اعتراض میکردن که نمیتونیم بخوابیم یا درس بخونیم. براهمین صدای موزیکش انقدر اروم بود بعضی وقتها نمیشنیدیم

زنان متولد دی را هراسی نیست از سرما💕بی عشقْ جهان یعنی،  یکْ چرخشِ بی معنی 💖لطفا هر جا تاپیک راجع به متافیزیک و ماورا دیدین منم تگ کنید  
دانشگاه شیراز بودی😍😉

اوهوم  

زنان متولد دی را هراسی نیست از سرما💕بی عشقْ جهان یعنی،  یکْ چرخشِ بی معنی 💖لطفا هر جا تاپیک راجع به متافیزیک و ماورا دیدین منم تگ کنید  
2738
چه دورانی خوبی داشتید. من‌موقع وانشگاه بچه داشتم صبحها ۱۰۰ کیلومتر میرفتم. غروب ۱۰۰ برگشت. ولی روزها ...

اره زندگی مشترک داشته باشن سخته

من برای همین گفتم تا ۳۰سالگی ازدواج نمیکنم 

اول عشق حالمو میکنم بعد ازدواج 

انشالله خوشبخت باشی عزیزم😘

یه بار ماه رمضون خوابگاه شام دل و جگر مرغ داده بود. بوی گندی می داد. دخترها هیچ کس نخورد🤢 پسرها خورده بودن. تا صبح صدای آمبولانس میومد؛ مسموم شده بودن و می بردنشون بیمارستان🤮 

بعدش پسرها همه جا کاغذ زده بودن که این چه چیزی بودید ماه رمضون دادید ما نتونستیم فرداش روزه بگیریم. 

لطفا برای فرزندانم دعا کنید بزرگواران.
پولداری دیگه😄

نه بابا فقط خسیس نیستم   فک کن یه سری ما رفتیم بیرون با بچه ها من و یکی دیگه رفتیم استیک بخوریم بقیه گفتن گرونه ما فلافل میگیریم میایم پیشتون  

آقا هستم...اگر با حضور آقایون توی سایت مشکل داری و یا کلا با جنس مذکر مخالفی لطفا ریپ نزن و با من همکلام نشو ...دشمن جنسیت زدگی
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز