2737
2739

خیلی حالم بده شرایط زندگیم جوریه که حسادت و بخل جم شده تو دلم چنتا چیز خیلی بهم فشار اورده .الان یه خبر خیلی خوب درباره کسی شنیدم اما قلبم در اومد یه لحظه از خوشیش چیکار کنم خدایا منو ببخش

ی روز اینجا با دل شکسته رو تخت بیمارستان و خسته از دنیا نوشتم دلم روشنه ❤به زودی منم مادر میشم .👪 وووو الان مامان یه گل دختر بهارییم 🥰🥰همون که امید زندگیه منو باباشه ... دیدید گفتم دلم روشنه🤗😍😍😍😍

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

عیب نداره عزیزم همه توو ی سری از موقعیتای زندگیشون اینطوری شدن، همین ک پشیمون شدی خیلی خوبه😘

من پایان این تاریکی را دیده ام، روشنایی در راه است... اشک هایت را نگه دار برای گریه های از سر شوق.... 
2738

همینکه خودت میدونی حست حس اشتباهیه،یعنی آدم بدجنسی نیستی اتفاقا باوجدان هستی،بضی وقتا دس خود آدم نیس حسهاش،سعی کن از خدا کمک بخای و بهش نزدیک بشی

جنگل رو به فنا بود ولی درختها هنوز به تبر رای میدادند چون تبر درختان را قانع کرده بود که او هم یکی از انهاست زیرا دسته او هم از چوب بود..
خب توام برای خوشبختی خودت تلاش کن

چیزی که بهش حسودی میکنم و ندارم ربطی ب تلاش نداره اصلا مال دنیا نیست 

ی روز اینجا با دل شکسته رو تخت بیمارستان و خسته از دنیا نوشتم دلم روشنه ❤به زودی منم مادر میشم .👪 وووو الان مامان یه گل دختر بهارییم 🥰🥰همون که امید زندگیه منو باباشه ... دیدید گفتم دلم روشنه🤗😍😍😍😍
چیزی که بهش حسودی میکنم و ندارم ربطی ب تلاش نداره اصلا مال دنیا نیست 

چی هس عزیزم؟اون خبری که شنیدی چی بود؟

جنگل رو به فنا بود ولی درختها هنوز به تبر رای میدادند چون تبر درختان را قانع کرده بود که او هم یکی از انهاست زیرا دسته او هم از چوب بود..

منم بدجنسم اما برای بدجنسیم دلیل دارم،چون به هیچ کس کاری ندارم و همه بهم کاردارن،یکی هم اینکه عروسمون تموم پولهای تو کارتمون رو خرج می‌کنه وبا پول ما پز میده،کارت متعلق به کارخونه است که همه ما سهامدارش هستیم ولی چون دست شوهرایشونه،ایشونم دلدارانه واسه خودش خرج میکنه،من که راضی نیستم

با خودمان تکرار کنیم همه ...انسانیت یعنی از خوشحالی دیگران شاد شدن و از غم دیگران اندوهگین شدن..

خیییییلی حس خوبیه شاد شدن از پیشرفت دیگران .انگار تو ام توش سهیمی من مدتیه دارمش...خودمم دارم پیشرفت میکنم چون همه ما یکی هستیم

تا وقتی این حس را تجربه نکنیم معنی زندگی رو نمیفهمیم..

منم هینجوری شدم...خصصوووصاااا ببینم طرف بدون هیچ تلاشی ب ی چیزی رسیده اونوقت منو شوهرم هرچقدر سگ دو میزنیم و پس انداز کن و قناعت کن و...میبینم نه نمیرسیم ک نمیرسیم...واسه همین سعی میکنم اصلا از اون ادما دور شم کلا حذفشون میکنم به معنا واقعی کلمه هرکیییی میخواد باشه...ازحاری گرفته تا هرکس و دیگ نمیرم سمتشون...و اصن به حرفاشون گوش نمیدم..واقعا اعصابم خورد میشه...من وشوهرم ی ساله پولمون رو هواس ی یارو گف بدثد براتپن ماشین بخرم...رفته ک بخره پولی ک حلال بوده با بدبختی حمع شده بود...ما میشیدم اول نفر بین خانواده شوهرم ک با تلاش خودشون و بدون کنک کسی ماشین صفر خریدن...ماشین خودمون از دست رفت ک هیچ...ماشین دیگه هم پولش رفت و شدیم اس و پاس..حال ماه پیش شنیدم جاری خانوم به لطف مامان حونش ماشین صفر به اسمش دراومده...اینقدر گریه کردم..اینقدر غصه خوردم ک نگو..واسه همین دیگ ن بهش رنگ زدم ک چیزی بشنوم ن رفتم خونه پدرشوهرم ک ببینمش..

خدایا من نمیدونم چطوری، ولی #تو درستش کن..
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687