امیدوارم دنیا یه چرخشی داشته باشه
زمانی که باهاش بودم تاریک ترین زمان زندگیش بود
مشکل روی مشکل واسش پیش اومده بود
از اولش که جدا شده بود از دوس دختر قبلیش و من واسش مرهم بودم
چقدر که صبر کردم واسش ,کمک کردم تا خوب شه ,ولی یه مدتی تو تابستون حال خودم خوب نبود و بهونه گیر شده بودم که اون نتونست صبر کنه
وقتی هم که میخواست بره هیچ کدوم از خوبیایی که کردم و یادش نبود
رفت با کسی که همیشه سرش بحث میکردم که با این دختر در ارتباط نباش
کاش عاشقش نبودم