خب اومدیم و در حال عوض کردن لباسی 😅
بود یه خانواده این مدلی بابای اون نمیزاشت دخترا لباس تنگ یا کوتاه یا باز بپوشن نمیزاشت موهاشونو کوتاه کنن نمیزاشت دم اسبی کنن باید با گیره استیل جمع میکردن ارایش اینام تعطیل دامنم همیشه پاشون بود
دخترو شوهر دادن شوهرش طلاق داد بعد اون دختره تغیر کرد و درس خوند الان پرستاره هنوزم ازدواج نکرده
خستم ،از زن بودنم
خستم ،از ناموس بودنم
خستم،از حجاب
خستم ،از...
خستم ،از توی خونه مندن.
خستم ،از آخر هر زن ب شوهر بودنِ
خستم ،برای اثبات خودم ب پاکی، برای هر کسی
خستم ،از گول خوردن
خستم ،از سه نوع اسم
(دختر و باکره)
(زن و شوهر کرده)
(بیوه و طلاق گرفته)
خستم ،برای خجالت از پریود
خستم ،از افکار ترکیده مردم.
.
خیلی خستم
نگا نجوا ؛ بسته به درک ت باید اینو بفهمی که هر آدمی بسته به شرایطش و حالش می تونه تاثیر پذیر باشه تو آدمی که تا زانو توی باتلاق گیر کرده رو نمی تونی بگی آروم باش هنوز چند ساعت وقت داری که نجات پیدا کنی ، اون تموم فکرش زمان حال شه ، دردی که داره می کشه ذهنشو از واقعیت دور می کنه و ذهن واسه نجات خودش خیال بافی می کنه تا بدن زنده بمونه ، زمانی میشه کتاب خوند که ذهن آروم باشه نه وسط شلوغی چهارراه که درک ت بره بالا
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
36 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
