خیلی خلاصه میگم..یکی با خطش اشتباهی بمن زنگ زده بود گوشی من خاموش بود بعد دوتامون پیگیر شدیم و هیچکدوم قبول نمیکردیم ک زنگ زدیم یه کم دعوا کردیم و بعد خودشو کامل معرفی کردو روزگار مارو بهم نشون داد. بعده یکسال بهم گفت اون شبی ک بهم پیام دادی خیلی دلم گرفته بود و چند رو بود از خدا میخواستم یکیو سر راهم قرار بده ک آرامش داشته باشم. بهم گفت تورو خدا بهم داده پس باید مواظبت باشم😊 اون موقع بطور زیر پوستی ذوق مرگ شدم😁 البته بماند ک چقدررر داستان و مشکل داشتیم تا عروسی کردیم.