چون عقده ای هستن حد و حدود نمیدونن چیه
نا محترمن
هرچقدم احترامشون نگه داشتم بدتر کردن
شوهرمم اوایل به ترسو بود
الان میترسه جلو ابجیاش منو بوس کنه میگ خوشم نمیاد ولی میدونم از ترس اینه اونا ناراحت نشن
دروغ و پنهان کاری خانوادشو میکنه
جبهه میگیره
غیر از خواهر و برادرش و مادر پدرش نمیتونه با غریبه ها ارتباط دوستانه برقرار کنه
دایره رفت امد ما ختم میشه به خواهر نامردش مادر زخم زبون زنش
مادر پدر من تامام