خونش بودیم بگو بخند و...
مادرشوهرم خیاطه اومد برا نوش چادر متر کنه منم کنارش بودم نمدونم دستی یا غیر دستی همینطور ک داشت پارچه متر میکرد بی اختیار دستش وپارچه محکم خورد تودهنم😐
خیلی عذر خواست وهمه ام خندیدن😑
دم درم بوسم کرد
ولی بازم ناراحت شدم
دسشم خیلی سنگین بود 😏
شوهرم میگ مامانم از اینکار ا ازدستی می‌کنه حولست باشه اعصابش و خورد نکنی
شوهرت چه خاله زنکه
شوهرت چه آتیش بیاره
😕😕😕😕
خب؟؟؟
اشتباهی خورده پیش میاد
چه شوهر دو به هم زنی
شوهرت دروغ میگه میخواد زهر چش بگیره
شوهرت چ دوبهم زنیه خدایی😂عوض اینکه دو طرفو بهم نزدیک کنه....
توام یبار اب جوش بریز روش بگو عهههههههه ماماااااااان سوختییییی
همه داستانت بکنار فقط حرف شوهرت😶
وا چه پسری نه عزیزم حواسش نبوده مطمئن باش
😆😁😂😃😆😄😂😁😂😃😄
حالا واسه من یبار برعکس بود اومدم با پا بزنم ببینم کارتن خالیه محکم زدم به پایه مادرشوهرم 😆😆😆😆 از قصد نبوده خیالت راحت؛ ازتم که عذرخواهی کرده
به نظرم به جای مادرشوهر بیشتر حواست به شوهرت باشه عجب دو بهم زنیه
