دیشب خواب دیدم شوهرم با خواهرم دارن عروسی میکنن وچقدرررر هردو خوشحال بودند از طرفی مامان بابامم داشت از خوشی بال درمیاوردن و یجوری میخواستن منو قانع کنن .شوهرم چنان تالاری براش گرفته بود که نگو همونجا گفتم پدرسگ واسه من چرا همچین عروسی نگرفتی .خیلی بغض و کینه داشتم تو خواب بیدار شدم احساس میکردم قلبم داره به قفسه سینم فشار میاره که بیاد بیرون .خیییلی بد با صدایه گریه خودم بیدار شدم .توروخدا اگه کسی تعبیر خواب بلده بهم بگه .برا شوهرم با گریه زاری تعریف کردم کفاصط چنان لبخند ملیحی میزد عوضی
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
میخوام بهت بگم....همینکه تو قوی هستی کافیه تا ب هر چی ک تو دلتِ برسی... آرزوها مقدسن اونارو خدا تو دل شما گذاشته ازشون سرسری نگذرید.... "قسم ب لحظه ای ک زجر میکشی و با درد میخندی، خدا میبینه و تو رو ب خواستت میرسونه...."