چند وقت پیش من میرفتم یسری کلاس ها و تو همون وقت هر روز بدون استثنا مسئول اموزشو میدیم کلا اخه دفترش نزدیک در ورودی بود برای ثبت نامم حتما باید بریم پیشش یروز وقتی میخواستم تاکسی سوارشم دیدمش برام ایستاد چون زیاد اصرار کرد سوار شدم چون اونم داشت میرفت موسسه توی راه ازم پرسید خب خانوم راد چه کارا میکنی منم گفتم رانندگی میرم برای دانشگا میخونم بعد پرسید نامزد داری منم گفتم ن گفت دوست پسر داری بازم گفتم ن خوشم نمیاد از دوست پسر داشتن بعد با تعجب گفت واقعاااا حتی یبار😐منم گفتم خب خوشم نمیاد از این روابط شروع کرد ب موعضه کردن ک دوست پسر بگیر برای رفع نیاز های جنسی و عاطفیت الان قرن بیست و یکم خواستی با کسی دوست بشی با کسی دوست شو که سرش به تنش بی ارزه ادم حسابی باشه و اینا جالب اینجاست تازه نامزد کرده خلاصه من به دوستم گفتم دوستم بهش پیام داد گفت دوست ندارم با خواهرم در مورد این حرفاها صحبت کنی🤦🏻♀️بعد از اون روز این اقا جدیه ی کم خجالت توش دیدع میشعا ولی یجوریه بعد دیروز رفته بودم برای ثبت نام زنگ زد نامزدش گفت میام عزیزم://////نگران نباش عشقم:/چندش صگ خر بعد وقتی داشت توضیح میداد در مورد رشته همکارش خواست توضیح بدع نزاشت گفت ساکت باش خودم توضیح میدم🤦🏻♀️نمیدونم حس میکنم یجور نگام میکنه خیلی عجیبههههههههه
دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.